خلاقیت چیست ؟ نوآوری چه مفهومی دارد ؟ مراحل خلاقیت کدامند ؟ نوآوری شامل چه چیزهایی است ؟ چگونه فرهنگ سازمانی بر نوآوری اثر میگذارد ؟ کدام متغیرهای منابع انسانی بر نوآوری اثر میگذارند ؟ خلاقیت و نوآوری چگونه با هم مرتبط شدهاند ؟ افراد خلاق چه ویژگی هایی دارند ؟ نقش و اهمیت خلاقیت و نوآوری در چیست ؟ ویژگیهای سازمان خلاق کدامند ؟ نقش مدیر در پرورش خلاقیت چیست ؟ این مقاله از وب سایت توسعه تجارت دلیران دنا (دناکو) به بررسی این موضوع می پردازد.
خلاقیت و نوآوری
با پیشرفت روز افزون دانش و تکنولوژی و جریان گسترده اطلاعات، امروزه جامعه ما نیازمند آموزش مهارتهایی است که با کمک آن بتواند همگام با توسعه علم و فناوری به پیش برود. هدف باید پرورش انسانهایی باشد که بتوانند با مغزی خلاق با مشکلات روبرو شده و به حل آنها بپردازند. به گونهای که انسانها بتوانند به خوبی با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و با بهره گیری از دانش جمعی و تولید افکار نو مشکلات را از میان بردارند. امروزه مردم ما نیازمند آموزش خلاقیت هستند که با خلق افکار نو به سوی یک جامعه سعادتمند قدم بردارند. رشد فزاینده اطلاعات، سبب شده است که هر انسانی از تجربه و علم و دانشی برخوردار باشد که دیگری فرصت کسب آنها را نداشته باشد، لذا به جریان انداختن اطلاعات حاوی علم و دانش و تجربه در بین انسانها یکی از رموز موفقیت در دنیای امروز است. هیچ کس قادر نیست به میزان اطلاعات واقعی هر کس که در گوشه ذهن او نهفته است پی ببرد. این اطلاعات زمانی به حرکت در میآید که انگیزهای قوی سبب رها شدن آن به بیرون ذهن میشود. در این مرحله انسانها به سرنوشت یکدیگر حساسند و در جهت رشد یکدیگر میکوشند و در نهایت سبب میشود جریانی از علم و دانش و تجربیات میان آنها جاری شود که همین امر زمینهساز نوآوری و خلاقیت خواهد بود.
یکی از عوامل مؤثر در بروز خلاقیت در یک جامعه، زمینهسازی و بسترسازی در بین انسانها جهت ایجاد فرهنگی است که در آن همگان در تلاش برای رشد دادن دیگری هستند و با تأثیر بر روی یکدیگر به پیشرفت جامعه کمک میکنند.
یکی از شرایط لازم برای پدیدار شدن افکار نو، وجود آرامش برای مغز است. به همین خاطر لازم است انسانها بکوشند در جامعه شرایطی پدید آید که در بستر آن مغز بیندیشد و تکامل یابد و سبب ساز افکار نو شده و شرایط برای سازندگی در جامعه مهیا شود. با افزایش سپردهگذاریهای اخلاقی میتوان شرایط را برای شکل گیری یک محیط آرامبخش در جامعه فراهم کرد. کاهش سپردهگذاریهای اخلاقی در جامعه سبب میشود که زمینه برای گسسته شدن روابط اجتماعی گسترش یابد و با سست شدن پیوندهای اجتماعی، شرایط لازم برای بروز خلاقیت در جامعه سخت تر میشود. زیرا فرصتی برای تفکر کردن وجود نخواهد داشت.
خلاقیت چیست؟
خلاقیت فرایندی فکری است که به تولید ایده میانجامد. خلاقیت همان بهکارگیری توانایی تجسم و خیالپردازی برای ایجاد فکر یا مفهومی جدید است. در فرایند خلاقیت سه سطح مهم وجود دارد که عبارتند از: کشف، اختراع و خلق.
- کشف: پایینترین سطح از خلاقیت کشف است. همانطور که از نام آن برمیآید، کشف زمانی رخ میدهد که از چیزی آگاه میشوید و آن را پیدا میکنید. برای مثال، هنری به نام «هنر اکتشافی» وجود دارد.که ممکن است حاصل آن سنگی با شکی منحصر به فرد یا تکه چوبی با الگوی خاص باشد. بسیاری از اختراعات با کشفی ساده شروع میشوند.
- اختراع: سطحی بالاتر از کشف؛ اختراع نام دارد. برای مثال، الکساندر گراهام بل تلفن را اختراع کرد. اما «آیا تلفن بدون بل هم اختراع میشد؟» پاسخ آری است. در نهایت تلفن اختراع میشد، چون علم آن وجود داشت. شاید زمان بیشتری طول میکشید، اما بالاخره اتفاق میافتاد. پس در حالی که اختراع بالاتر از کشف است، چیزی است که اتفاق میافتد. اگر شما چیزی را اختراع نکنید کس دیگری آن را اختراع می کند.
- خلق: بالاترین درجه خلاقیت است. برای مثال، نمایش «اتللو» کاملا خلق شده است. درامی که بدون شکسپیر هم در جریان بود، اما هیچ کس دیگری نمیتوانست اتللو را بنویسد.
به همین ترتیب، چیزهایی هستند که تنها سازمان شما میتواند آنها را خلق کند! کلید موفقیت این است که بفهمید آن چیزها چه هستند. در سازمانها افرادی هستند که بیشتر از بقیه تمایل به ایدهپردازی دارند و معمولا از وضعیت موجود ناراضی هستند. آنها تلاش میکنند چیزهای جدیدی را امتحان کنند و ریسک و خطرات احتمالیاش را بپذیرند. اینها همان افراد خلاق هستند.
تعریف خلاقیت از دیدگاه روانشناسی
خلاقیت یکی از جنبههای اصلی تفکر یا اندیشیدن است. تفکر عبارت است از فرایند بازآرایی یا تغییر اطلاعات و نمادهای کسب شده موجود در حافظه درازمدت. تفکر بر دو نوع است:
تفکر همگرا: تفکر همگرا عبارت است از فرایند بازآرایی یا دوباره سازی اطلاعات و نمادهای کسب شده موجود در حافظه درازمدت.
تفکر واگرا: تفکر واگرا عبارت است از فرایند ترکیب و نوآرایی اطلاعات و نمادهای کسب شده موجود در حافظه درازمدت، خلاقیت یعنی تفکر واگرا.
براساس این تعریف خلاقیت ارتباط مستقیمی با قوه تخیل یا توانایی تصویرسازی ذهنی دارد. این توانایی عبارت است از فرایند تشکیل تصویرهایی از پدیدههای ادراک شده در ذهن و خلاقیت عبارت است از فرایند یافتن راههای جدید برای انجام دادن بهتر کارها؛ خلاقیت یعنی توانایی ارائه راه حل جدید برای حل مسائل؛ خلاقیت یعنی ارائه فکرها و طرحهای نوین برای تولیدات و خدمات جدید و استمرار آن پس از غیبت آن پدیدهها.
تعریف خلاقیت از دیدگاه سازمانی
خلاقیت یعنی ارائه فکر و طرح نوین برای بهبود و ارتقاء کمیت یا کیفیت فعالیتهای سازمان؛ مثلاً افزایش بهرهوری، افزایش تولیدات یا خدمات، کاهش هزینهها، تولیدات یا خدمات از روش بهتر، تولیدات یا خدمات جدید و غیره.
روبرت جی استرنبرگ و لینداای اوهارا در بررسیهای خود شش عامل را در خلاقیت افراد مؤثر دانستهاند:
1- دانش: داشتن دانش پایهای در زمینهای محدود و کسب تجربه و تخصص در سالیان متمادی.
2- توانایی عقلانی: توانایی ارائه ایده خلاق از طریق تعریف مجدد و برقراری ارتباطات جدید در مسائل.
3- سبک فکری: افراد خلاق عموماً در مقابل روش ارائه شده از طرف سازمان و مدیریت ارشد، سبک فکری ابداعی را بر میگزینند.
4- انگیزش: افراد خلاق عموماً برای به فعل در آوردن ایدههای خود برانگیخته میشوند.
5- شخصیت: افراد خلاق عموماً دارای ویژگیهای شخصیتی مانند مصر بودن، مقاوم بودن در مقابل فشارهای بیرونی و داخلی و نیز مقاوم بودن در مقابل وسوسه همرنگ جماعت شدن هستند.
6- محیط: افراد خلاق عموماً در داخل محیطهای حمایتی بیشتر امکان ظهور مییابند.
این محققان مشخص کردند که عمدهترین دلیل عدم کارایی برنامههای آموزش خلاقیت تاکید صرف این برنامهها بر تفکر خلاق به عنوان یکی از شش منبع مؤثر در خلاقیت میباشد. جایی که سایر عوامل نیز تأثیر بسزایی در موفقیت و شکست برنامههای آموزشی خلاقیت ایفا میکنند جورج اف نلر در کتاب هنر و علم خلاقیت برای خلاقیت مراحل چهارگانه: آمادگی، نهفتگی، اشراق و اثبات را ذکر کرده است.
از این دید، افراد خلاق ابتدا با مسئله یا یک فرصت آشنا شده و سپس از طریق جمع آوری اطلاعات با مسئله یا فرصت مورد نظر درگیر میشوند. در مرحله بعد افراد خلاق روی مسئله تمرکز میکنند، در این مرحله فعالیت ملموسی مشاهده نمیشود و فرد سعی در نظم دادن تفکرات، اندیشهها، تجارب و زمینههای قبلی خود جهت نیل به یک ایده دارد. درگیری ذهنی عمیق فرد (خودآگاه و ناخودآگاه) فراهم کردن فرصت (جهت تفکر بر مسئله) منجر به خلق و ظهور ایدهای جدید و بدیع میشود. در نهایت فرد خلاق در صدد برمیآید صلاحیت و پتانسیل ایده خویش را به اثبات برساند.
مراحل خلاقیت
کسب دید و نگرشی موافق نسبت به فکرهای(ایده های)نوین
حساسیت نشان دادن نسبت به مساله
آمادگی یافتن برای خلاقیت از طریق کسب مواد خام لازم
کاربست سلاست فکر
فعالیت ضمیر ناخود آگاه روی مساله
نوآوری چیست؟
نوآوری عبارت است از اجرایی کردن افکار و اندیشههای نو که از خلاقیت نشات گرفتهاند. درواقع نوآوری خلاقیت اجرا شده است.
نوآوری امری ضروری برای بقا و ادامه حیات سازمانهای امروزی است که معمولا با سه هدف انجام میشود. این اهداف عبارتند از: افزایش کارآیی کسبوکار، تقویت پایداری کسبوکار و ایجاد موتورهای رشد جدید در کسب و کار.
بهعنوان مثال نوآوری در مدل کسبوکار آمازون، موتور رشد کاملاً جدیدی برای آمازون ایجاد کرد. در سال 2016 آمازون با نوآوری که در مدل کسب و کارش ایجاد کرد، درآمدی بالغ بر 10 میلیارد دلار کسب کرد که حاشیه سود قابلملاحظهای نسبت به شیوه قبلی یعنی تجارت الکترونیک داشت.
حتما در میان کارکنان سازمانتان افرادی هستند که تمایل به پالایش و اصلاح ایدهها دارند و میخواهند با درک ریسک و محدودیتهای هر ایده و پیشگیری از مشکلات احتمالی همواره به خواست و نیاز مشتریان احترام بگذارند و محصولات و خدمات نوآورانهای مطابق با سلیقه مشتریان ارایه کنند. اینها همان افراد نوآور سازمان هستند.
نوآوری شامل چه چیزهایی است؟
بعضی افراد براین باورند که خلاقیت ذاتی است، برخی دیگر باور دارند که با آموزش هرکس میتواند خلاق شود. در دیدگاه دوم خلاقیت را میتوان فرایندی چهار مرحلهای دید مرکب از ادراک، پرورش، الهام و نوآوری. ادراک یعنی نحوه دیدن چیزها. خلاق بودن یعنی چیزها را از زاویهای منحصر به فرد دیدن. به عبارتی یک کارمند ممکن است راه حلهای یک مسئله را طوری ببیند که دیگران نمیتوانند آن طور ببینند. رفتن از ادراک به حقیقت به هر حال فوراً اتفاق نمیافتد. در عوض اندیشهها از فرایند پرورش میگذرند. بعضی اوقات کارکنان نیاز دارند که در مورد اندیشههای خود تعمق کنند. این به معنای فعالیت نکردن نیست بلکه در این مرحله کارکنان باید دادههای انبوهی را که ذخیره، بازیابی، مطالعه و دوباره شکل دهی کردهاند در نهایت در قالب چیزی جدید بریزند. گذشت سالیان برای طی این مرحله امری طبیعی است.
در فرایند خلاقیت الهام آن لحظهای است که تمامی تلاشهای قبلی شما به طور موفقیت آمیز به ثمر میرسند. گرچه الهام به شعف میانجامد اما کار خلاقیت تمام نشده است. خلاقیت نیاز به تلاشی نوآور دارد. نوآوری یعنی گرفتن آن الهام و تبدیل آن به تولیدی مفید- خدمت یا روش انجام چیزی. این گفته را به ادیسون نسبت میدهند که «خلاقیت یعنی یک درصد الهام و ۹۹ درصد عرق ریختن» به عبارتی ۹۹ درصد نوآوری را آزمودن، ارزشیابی کردن و باز آزمودن آن چیزهایی تشکیل میدهد که توسط الهام دریافت شده است. معمولاً در این مرحله است که یک فرد دیگران را بیشتر مطلع و درگیر آن چیزی میکند که روی آن کار کرده است.
انواع نوآوری
بسیاری از فعالیتهایی که تحت عنوان ارائه محصولات جدید و نوآوری بیان میشوند در واقع بهبود و تعدیل تولیدات موجود هستند. گرینلند و مک گولدریک سه نوع نوآوری را معرفی کردهاند:
۱- نوآوری مستمر که شامل یک تغییر تدریجی در ارائه خدمات میباشد، این نوآوری حداقل اخلال را بر روی الگوهای ایجاد شده رفتاری دارد.
۲- نوآوریهای پویایی مستمر که تا حدی در نفوذ بر الگوهای ایجاد شده رفتاری اخلال ایجاد میکنند. این نوع از تغییر، تغییر از پرداخت وجه نقد به پرداخت چک و پرداخت بوسیله کارتهای اعتباری را شامل میشود.
۳- نوآوریهای با وقفه که بیشترین تأثیر را بر رفتار دارد.
چگونه متغیرهای ساختاری بر نوآوری اثر میگذارند؟
براساس پژوهشهای گسترده، با توجه به متغیرهای ساختاری میتوانیم سه گزاره را بیان کنیم. اول این که ساختارهای مکانیکی اثری مثبت بر نوآوری دارند زیرا که تخصص کاری آنها پایینتر است، قوانین کمتری دارند و عدم تمرکز در آنها بیشتر از ساختارهای مکانیستی است. همچنین انعطاف پذیری، قدرت انطباق و بارور کردن را که پذیرش نوآوریها را آسان تر میکند بیشتر میکنند. دوم این که دسترسی آسان به منابع فراوان عامل کلیدی نوآوری است. فراوانی منابع به مدیران این توانایی را میدهد که بتوانند برای نوآوری هزینه کنند و شکستها را بپذیرند. در نهایت ارتباط بین واحدها با تسریع در کنش متقابل خطوط سازمانی به شکستن سدهای احتمالی در برابر نوآوری مدد میرساند. البته هیچ یک از این سه متغیر نمیتواند وجود داشته باشد مگر این که مدیران ارشد به این سه عامل متعهد باشند.
چگونه فرهنگ سازمانی بر نوآوری اثر میگذارد؟
سازمانهای نوآور فرهنگی مشابه دارند. آنها تجربه کردن را تشویق میکنند. آنها هم به موفقیتها و هم به شکستها پاداش میدهند. آنها از اشتباهات تجربه کسب میکنند. یک فرهنگ نوآور دارای هفت ویژگی زیر است:
۱- پذیرش ابهام
۲- شکیبایی در امور غیر عملی
۳- کنترلهای بیرونی کم
۴- بردباری در مخاطره
۵- شکیبایی در برخوردها
۶- تأکید بر نتایج تا بر وسایل
۷- تأکید بر نظام باز
سازمان از نزدیک محیط را کنترل میکند و سریعاً به تغییرات آن طور که اتفاق میافتند پاسخ میدهد.
کدام متغیرهای منابع انسانی بر نوآوری اثر میگذارند؟
در مقوله منابع انسانی در مییابیم که سازمانهای نوآور فعالانه آموزش و توسعه دانش اعضای خود را آن طور که روزآمد باشد تشویق میکنند. امنیت شغلی در سطح عالی برای کارکنان خود فراهم میآورند تا ترس از اخراج به خاطر اشتباه را کاهش دهند و به افراد جرأت میبخشند که تغییرپذیر باشند. زمانی که اندیشهای جدید تکامل مییابد پیشتازان تغییر فعالانه و با شور و شوق اندیشه را تعالی میبخشند و آن را حمایت میکنند بر مشکلات چیره میشوند و اطمینان میدهند که نوآوری به مرحله اجرا در خواهد آمد.
چرا نوآوری مدیریتی مهم است؟
چه چیزی است که شرکت هایی همچون جنرال الکتریک، ویزا و لینکوس را از بقیه متمایز میکند؟ محصول فوق العاده؟ بله. انسانهای فوقالعاده؟ بله. رهبران فوق العاده؟ اغلب. ولی اگر عمیق تر نگاه کنید دلیل اساسی تری برای موفقیت آن ها خواهید یافت: نوآوری مدیریتی.
در سال 1900، جنرال الکتریک مهم ترین اختراع توماس ادیسون، یعنی آزمایشگاه های تحقیقات صنعتی را تکمیل کرد. جنرال الکتریک قوانین مدیریت را وارد فرایندهای آشفته اکتشافات علمی کرد و طی 50 سال آتی بیشتر از هر شرکت دیگری در آمریکا موفق به ثبت پتنت شد و یا سیستم عامل لینوکس، بهترین نمونه برای مدیریت نوآوری در جهان امروز است: توسعه متن باز. تفکر متن باز با استفاده از گواهینامه های عمومی و ابزارهای تعاملی آنلاین اثبات کرده است که مکانیزمی موثر برای تولید محصولات فوق العاده توسط افرادی است که بصورت جغرافیایی در یک نقطه قرار ندارند.
نوآوری مدیریت در صورتیکه تحت یکی از این سه شرایط قرار بگیرد می تواند تاثیرات طولانی مدتی را از خود بر جای بگذارد: نوآوری مبتنی بر قوانینی باشد که بتواند شیوه های مدیریت را به چالش بکشد، سیستماتیک باشد و از فرایندها و متدهای مشخصی بهره ببرد و یا بخشی از یک برنامه ی اختراع و نوآوری در حال اجرا باشد.
عوامل تشدید کننده خلاقیت و نوآوری
انگیزههای بیرونی: به همه انگیزههایی که از جامعه به فرد القاء میگردند گفته میشود.
انگیزههای درونی: انگیزههایی که از درون شخص، منشاء میگیرند را انگیزههای درونی مینامند.
ابزارها: برخی فاکتورهای تعیینکننده برای دستیابی به تفکر خلاق و جود دارند که میتوان از آنها به عنوان ابزارهای نوآوری یاد کرد.
خلاقیت و نوآوری چگونه با هم مرتبط شدهاند؟
خلاقیت به طور عام یعنی توانایی ترکیب اندیشهها به شیوهای منحصر به فرد یا ایجاد ارتباطی غیرمعمول بین اندیشهها. یک سازمان که مشوق نوآوری است سازمانی است که دیدگاههای ناشناخته به مسائل یا راه حلهای منحصر برای حل مسائل را ارتقا میدهند. نوآوری فرایند کسب اندیشهای خلاق و تبدیل آن به محصول و خدمت و یا یک روش عملیاتی مفید است.
ویژگیهای افراد خلاق
روانشناسان سعی داشتهاند تا مشخصات افرادی که دارای سطح بالایی از خلاقیت هستند مشخص کنند، «استیز» عوامل زیر را برای افراد خلاق بیان داشته است:
- سلامت روانی و ادراکی: توانایی ایجاد تعداد زیادی ایده به طور سریع
- انعطاف پذیری ادراک: توانایی دست کشیدن از یک قاعده و چارچوب ذهنی
- ابتکار: توانایی در ایجاد و ارائه پیشنهادهای جدید
- ترجیح دادن پیچیدگی نسبت به سادگی: توجه کردن و در نظر گرفتن چالشهای جدید مسائل پیچیده
- استقلال رأی و داوری: متفاوت بودن از همکاران در ارائه نظرات و اندیشههای نو
عدهای دیگر ویژگیهای افراد خلاق را به صورت زیر دستهبندی میکنند:
- خصوصیات ذهنی:
کنجکاوی
دادن ایدههای زیاد در باره یک مسئله
ارائه ایدههای غیرعادی
توجه جدی به جزئیات
دقت و حساسیت نسبت به محیط به خصوص به نکاتی که در نظر دیگران عادی به شمار میروند
روحیه انتقادی
علاقه وافر به آزمایش کردن و تجربه
نگرش مثبت نسبت به نوآفرینی - خصوصیات عاطفی:
آرامش و آسودگی خیال
شوخ طبعی
علاقه به سادگی و بی تکلفی در نوع لباس و جنبههای گوناگون زندگی
دلگرمی و امید به آینده
توانایی برقراری ارتباط عمیق و صمیمانه با دیگران
اعتماد به نفس و احترام به خود
شهامت - خصوصیات اجتماعی:
پیش قدمی در قبول و رویارویی با مسائل
مسئولیت پذیری و توانایی سازمان دادن به فعالیتهای گوناگون
قدرت جلب حس اعتماد و اطمینان دیگران.
فرصتهای خلاقیت
فرصتهای خلاقیت در چهار گروه فرصت داخلی و سه گروه فرصتهای خارجی تقسیمبندی شده است:
- فرصتهای داخلی
وقایع غیرمنتظره: مثل شکستها یا موفقیتهای غیرمنتظره
ناسازگاریها
نیازهای فرایندی و تغییرات در صنایع و بازارها - فرصتهای خارجی (در محیط علمی و اجتماعی سازمان)
تغییرات جمعیتی
تغییر نگرش
دانش جدید
نقش و اهمیت خلاقیت و نوآوری
-نقش و اهمیت خلاقیت و نوآوری از جنبه فردی
- خلاقیت و نوآوری عامل رشد و شکوفایی استعدادها و سوق دهنده به سوی خودشکوفایی
- خلاقیت و نوآوری عامل موفقیتهای فردی، شغلی و اجتماعی.
-نقش و اهمیت خلاقیت و نوآوری از جنبه سازمانی
- خلاقیت و نوآوری عامل پیدایش سازمان
- خلاقیت و نوآوری عامل تولیدات و خدمات
- خلاقیت و نوآوری عامل افزایش کمیت، تنوع تولیدات و خدمات
- خلاقیت و نوآوری عامل افزایش کیفیت تولیدات و خدمات و موفقیت در رقابت
- خلاقیت و نوآوری عامل کاهش هزینهها، ضایعات و اتلاف منابع
- خلاقیت و نوآوری عامل افزایش انگیزش کاری کارکنان سازمان
- خلاقیت و نوآوری عامل ارتقای سطح بهداشت روانی و رضایت شغلی کارکنان سازمان
- خلاقیت و نوآوری عامل ارتقای بهره وری سازمان
- خلاقیت و نوآوری عامل موفقیت مجموعه مدیریت و کارکنان سازمان
- خلاقیت و نوآوری عامل رشد و بالندگی سازمان
- خلاقیت و نوآوری عامل تحریک و تشویق حس رقابت
- خلاقیت و نوآوری عامل کاهش بوروکراسی اداری؛ کاهش پشت میزنشینی و مشوق عمل گرایی
- خلاقیت و نوآوری عامل تحریک و مهیا کردن عوامل تولید
ویژگیهای سازمان خلاق
برخی از ویژگیهای سازمان خلاق عبارتند از:
- رقابت کامل و فشرده است: در یک سازمان در صورتی خلاقیت صورت میپذیرد که رقابت کامل در آن حاکم باشد.
- فرهنگ: یکی از عوامل عمدهای که به بالندگی مدیریت کمک میکند فرهنگ مردم است. برپایه یک فرهنگ خوب، اتلاف وقت گناه محسوب میشود. بدیهی است در چنین بستر مناسبی جهت رقابت، خلاقیت یا سازمانهای پویا بهتر شکل میگیرد.
- دسترسی به مدیران: در سازمانهای خلاق بر این اعتقاد هستند که دانش در سطح سازمان به وفور پراکنده شده است و مدیران به راحتی میتوانند افکار و نظرات دیگران را مستقیم و بدون واسطه دریافت کنند.
- احترام به افراد: ویژگی دیگر سازمان خلاق احترام به افراد است و آنها باور دارند که میتوانند همگام با نیازهای سازمان، رشد کنند.
- ارائه خدمات مردمی: هدف نهایی در این سازمانها توجه به نیازمندیهای اجتماع و جلب رضایت آحاد مردم است.
- تخصص: در سازمان خلاق افراد دارای یک تخصص ویژه نیستند و این امکان را دارند که برای قرار گرفتن در جایگاه مناسب گردش شغلی داشته باشند.
- کارگروهی
- رابطه کارکنان با سازمان: روابط دایمی و بلندمدت کارکنان با این نوع سازمانها و در نتیجه برخورداری آنها از امنیت شغلی از دیگر ویژگیهای این سازمانهاست.
- استقبال مدیران از عامل تغییر: در این سازمانها تمامی مدیران، مسئله تغییر را به عنوان تنها عامل ثابت و گریزناپذیر میدانند و با خشنودی آن را پذیرفته و در برابر آن مقاومت نمیکنند. طبیعی است در چنین سازمانی ضرورت ندارد که مدیر بخش زیادی از وقت خود را برای جلوگیری برخورد با تغییرات اختصاص دهد زیرا همه به این باور رسیدهاند که تغییر یک ارزش مثبت است.
نقش مدیر در پرورش خلاقیت
نقش مدیریت در مجموعههایی که خلاقیت و نوآوری از ضروریات و عامل اصلی است بسیار مهم و حساس است زیرا مدیریت میتواند توانایی و استعداد خلاقیت و نوآوری را در افراد ایجاد، ترویج و تشویق کند و یا رفتار و عملکرد او میتواند مانع این امر حیاتی شود. هنر مدیر خلاق عبارت است از استفاده از خلاقیت دیگران و پیدا کردن ذهنهای خلاق. مدیر خلاق باید فضایی بیافریند که خودش بتواند خلاق باشد و افراد سازمان را هم نیز برای خلاقیت تحریک کند و این فضا، فضایی است که از کار روزمره به دور است و به نحوی تفویض اختیار میکند تا هر کسی خود مشکل خودش را حل کند.
برای این که افراد در سازمان به تفکر بپردازند باید محیطی ایجاد شود که در آن به نظریات و اندیشهها امکان بروز داده شود. یکی از شیوههای بسیار مهم و پرجاذبه پرورش شخصیت انسانها و همین طور خلاقیت و نوآوری و حتی رشد اجتماعی مشورت است و بدون تردید افرادی که اهل مشورت هستند از عقل و فکر بیشتری برخوردارند و آنان که اهل آن نیستند از این امتیاز بهرهای ندارند. یک سازمان خلاق تا اندازه زیادی به خودکنترلی کارکنانش وابسته است. خودکنترلی خودش را در خواستن و تمایل برای ارائه ابتکار و خلاقیت به نمایش میگذارد.
مدیران میتوانند هر سه مولفه خلاقیت یعنی تخصص، مهارتهای تفکر خلاق و انگیزش را تحت تأثیر قرار دهند. اما واقعیت آن است که تأثیرگذاری بر دو مولفه اول بسیار دشوارتر و وقت گیرتر از انگیزش است. انگیزش درونی را میتوان حتی با تغییرات جزیی در محیط سازمان به طور قابل ملاحظهای افزایش داد. این بدان معنا نیست که مدیران باید بهبود تخصص و مهارتهای تفکر خلاق را فراموش کنند. اما زمانی که اولویت بندی در اقدام مطرح میشود، آنها باید بدانند که اقدامات مؤثر بر انگیزش درونی، نتایج فوری تری را موجب خواهند شد.
تکنیک های توسعه خلاقیت گروهی
سازمانها میتوانند از انواع تکنیکهای توسعه خلاقیت گروهی به شکل جدی و مستمر استفاده کنند. این تکنیکها از این قرارند:
– طوفان فکری
یکی از تکنیکهای متداول در ایجاد خلاقیت و فعال ساختن اندیشهها به صورت گروهی تکنیک تحرک مغزی است. در این تکنیک مسئلهای به یک گروه کوچک ارائه شده و از آنان خواسته میشود فیالبداهه و به سرعت به آن واکنش نشان داده و برای آن پاسخی بیابند. پاسخها بر روی تابلویی نوشته میشوند به طوری که همه اعضای جلسه میتوانند آنها را ببینند. این امر باعث میشود تا ذهن اعضاء به فعالیت بیشتری پرداخته و جرقهای از یک ذهن باعث روشنی ذهن دیگری شود. اولین دلیل اثربخشی تحرک مغزی افزایش قدرت خلاقیت در گروه است، افراد در حالت گروهی بیش از حالت انفرادی قدرت تصور خلاق بروز میدهند. رقابت نیز عامل دیگری است که در جلسات تحرک مغزی موجب افزایش اثربخشی میگردد. همچنین عدم وجود انتقاد و ارزیابیهای سریع باعث میشود تا اعضای جلسه با فراغت خاطر به اظهارنظر بپردازند و محیطی مساعد برای خلاقیت ایجاد گردد. نکته دیگری که در مؤثر بودن تحرک مغزی قابل ذکر است فیالبداهه بودن نظرات است.
-تکنیک خلاقیت شش کلاه تفکر
ادوارد دوبونو پدر تفکر خلاق در کتاب «شش کلاه تفکر» یک روش خلاقانه ارائه میکند و از طریق آن میکوشد نشست افراد به دور یکدیگر را به اقدامی ثمربخش و کارا تبدیل کند. «دوبونو» سعی میکند به کسانی که به دور هم جمع میشوند، بیاموزد که به تفکر خود نظم دهند و آنگاه در این میان به راههای خلاقانه بیاندیشند و با یک هماهنگی مدبرانه نتایج را طبقه بندی و اولویت بندی کرده و در تصمیم گیریها از آن استفاده کنند. اگر شما میخواهید با تکنیک شش کلاه تفکر در جلسات قدم بگذارید، بهتر است این مقاله را بخوانید و آنگاه عمل کنید. تصور کنید به یک جلسه قدم گذاشتهاید و شما مسئول نظمدهی، هدایت و نتیجه گیری از آن جلسه هستید. در اینجا کلاه آبی را بر سر شما خواهند گذاشت، زیرا هنگامی که کسی کلاه آبی را بر سر میگذارد باید به موارد زیر دقت کند:
- رنگ آبی نماد آسمان آبی رنگ است که چتر آن بر همه جا گسترده شده است و کسی که کلاه آبی بر سر خود میگذارد باید بتواند افکار جاری در محیط جلسه را در ذهن خود به جریان درآورد و نظم و تمرکز دهد.
- کلاه آبی همچون یک نرم افزار است که تلاش میکند به تفکر کردن جمع، جهت دهد و یا برنامهای مشخص آن را به سرانجام برساند و گویی همچون یک کارگردان تفکر ما را هدایت میکند.
- با کلاه آبی اولویتها و محدودیتها تعیین میشود. اکنون بر روی صندلی خود بنشینید و موضوع و یا مشکل مورد بحث را بر روی تخته سیاه بنویسید. در نخستین اقدام و با هدایت شما همه اعضا باید کلاه سفید را بر سر بگذارند و در مورد موضوع بیان شده بیاندیشند.
- هنگامی که کلاه سفید را بر سر میگذارید، نباید به چیزهایی که شامل الهامات، قضاوتهای متکی به تجارب گذشته، عواطف، احساسات و عقاید است توجه کنید و تنها باید همچون یک رایانه، فقط اطلاعات ارائه کنید. حال شما باید اطلاعات به دست آمده از حاضرین در جلسه که به واسطه تفکر با کلاه سفید ارائه شده است را جمعبندی کنید و اعضای جلسه را وارد مرحله بعد کنید تا با گذاشتن کلاه قرمز بر سر، شروع به تفکر کنند.
- هنگامی که حاضرین میخواهند با کلاه قرمز در مورد موضوع مورد نظر تفکر کنند باید به نکات زیر توجه کنند: اجازه دهید احساسات و عواطف بر وجود شما حاکم شده و به زبان درآیند و هر کسی میتواند از الهامات و دریافتهای ناگهانی خویش سخن گوید و دیگر نیازی به استدلال نیست. اگر به احساسات اجازه بروز ندهیم بدون شک ناخواسته و بدون دقت نظر، در تصمیم گیریها وارد شده و چه بسا سبب بروز مشکلاتی برای ما شوند.
- پس از این که تمام نظرات اعضای جلسه ارائه شد، شما اقدام به جمعبندی تراوشات فکری حاضران کرده و آن گاه به مرحله بعد قدم بگذارید و اجازه دهید حاضران کلاه سیاه را بر سر بگذارند. با گذاشتن این کلاه بر سر نباید احساسات منفی بدون منطق بیان شوند بلکه فرد باید دیدگاههای منفی خود را در خصوص مشکل یا موضوع مورد بحث به صورت منطقی بیان کند. بدون شک اگر از این کلاه به خوبی استفاده شود، میتواند ما را از مخاطراتی که در آینده از چشمان ما دور میماند آگاه کند. تفکر منفی به گفته «دوبونو» جذاب است، زیرا دستاوردهای آن را میتوان به فوریت مشاهده کرد. اثبات خطای دیگران برای ما رضایت در پی دارد و حمله کردن به یک دیدگاه در ما احساس برتری میبخشد و برعکس ستودن یک نظر سبب میشود در خود احساس کنیم با فرد برتری روبرو شدهایم. نتایج بحثهای ارائه شده توسط شما جمعبندی شده و در نهایت ثبت شود و آنگاه بار دیگر اجازه دهید حاضران کلاه زرد را بر سر خود بگذارند و شروع به تفکر کنند. زرد نماد آفتاب است و آفتاب شروعی برای سازندگی، شادابی و خوش بینی است. گویی هرجا سراغ از خورشید گرفته میشود گرمی زندگی و زایشی دیگر در میان است و تفکر مثبت باید به همراه کنجکاوی و شادمانی و سرور و تلاش برای درست شدن کارها باشد. فرد با گذاشتن کلاه زرد تلاش میکند به نکات ارزشمند و مثبت موضوع بنگرد. اصولاً افکار سازنده به سوی مثبت گرایی تمایل دارند. یکی از تمریناتی که فرد با کلاه زرد میتواند انجام دهد بهره گیری از تجربیات ارزشمند گذشته است. کلاه زرد در ابتدا در صدد کشف فواید موجود در موضوع مورد بحث است و هر آنچه میکاود، بیان میدارد.
اکنون بار دیگر به جمعبندی نظرات به دست آمده بر اثر کلاه زرد بپردازید. اکنون حاضران باید کلاه سبز را بر سر بگذارند. کلاه سبز، کلاه خلاقیت است هنگامی که افراد کلاه سبز را بر سر میگذارند، باید به راههای نو بیاندیشند که میتواند در آن موضوع مورد نظر اثرگذار بوده و به تصمیمگیریهای خلاقانه منجر شود. هنگامی که حاضران کلاه سبز را بر سر میگذارند، فرصتی مییابند که به جست و جوی چیزهای کشف نشده هدایت کنند. حال فرصتی به حاضران دهید تا ایدههای نو ارائه کنند و آنگاه به ثبت این ایدهها پرداخته و به جمعبندی نظرات بپردازید. بدون شک برای خلاقانه اندیشیدن باید فرهنگ خلاقیت را بر فضای جلسه حاکم کنید. اکنون شما باید تلاش کنید که با کلاه آبی که بر سر گذاشتهاید به ارزیابی نتایج پرداخته و به یک جمعبندی مناسب برسید و در نهایت در جهت حل مشکل یا پیگیری مورد نظر تصمیم نهایی را بگیرید. بدون شک هر یک از اعضا میتوانند کلاه آبی را به امانت گرفته و با آن به تفکر بپردازند و در اتخاذ تصمیمات به شما کمک کنند. در پایان شما درمییابید هنگامی که جلسه را این گونه مدیریت میکنید، دیگر تنها شاهد آن نخواهید بود که یک فرد تنها با کلاه سیاه به جلسه قدم بگذارد و یا فرد دیگری تنها با کلاه قرمز تفکر کند؛ بلکه همه مجبورند با شش کلاه مذکور تفکر کنند و اندیشههای ذهن خود را ارائه کنند.
-گردش تخیلی
در سال ۱۹۶۱ روانشناسی به نام گوردون نتایج پژوهشهای ده ساله خود را در مورد افراد خلاق منتشر نمود و ضمن آن اعلام داشت که ذهن آدمی به هنگام ابراز خلاقیت و ابتکار در یک حالت خاص روانی است که اگر بتوانیم آن حالت را ایجاد نماییم خلاقیت امکان وجود مییابد. او در گروههای ایجاد خلاقیت اعضای گروه را از طریق بکارگیری یک جریان تمثیلی و استعارهای به گردشی تخیلی ترغیب مینمود و در این حالت ایدهها و نظرات بدیعی را کشف میکرد. ذهن افراد در این گردش خیالی با دستاویز استعارهها به نکاتی نو که هدف جلسه خلاقیت بود میرسید و روابط تازهای را بین پدیدهها پیدا میکرد. آنان پدیدههایی را که چندان تجانسی با هم نداشتند تلفیق و ترکیب میکردند و به ایدههای جدیدی دست مییافتند. در جلسات خلاقیت به کمک استعاره و تخیل کار تلفیق و ترکیب در ذهن افراد انجام میگرفت و از این رو روش گوردون را شیوه تلفیق نامتجانسها نیز نامیدهاند.
تهییج ذهنی یا تکنیک گوردون روشی است بسیار مناسب جهت یافتن راه حلهای جدید برای مسئله و نیز برای اکتشافات علمی و فنی. این روش فرآیندی خاص و منحصر به فرد و در عین حال مؤثر دارد. واژه Synectics یک واژه یونانی بوده و مفهوم آن پیوند اجزای متفاوت و ظاهراً بی ارتباط به یکدیگر است. فرایند بکارگیری این رویکرد عبارت است از:
شناسایی و تجزیه و تحلیل مشکل به منظور رسیدن به ماهیت و جوهره آن
کشف راه حلهایی برای آن جوهره از طریق دیدگاه غیر مرتبط با موضوع
تلاش برای تبدیل راه حلهای به دست آمده به راه حل نهایی.
در جلساتی که از این روش استفاده میشود فقط رهبر گروه از اصل موضوع اطلاع دارد و موضوعی که مطرح میشود دقیقاً اصل موضوع نیست بلکه موضوعی نزدیک به آن است.
-تفکر موازی
واضع این شیوه ادوارد دو بونو روش معمول تفکر را همانند حفر گودالی توصیف میکند که با افزایش اطلاعات فرد همان گودال را عمیق تر میسازد و از دیدن جاهای دیگر برای حفر کردن بازمیماند در حالی که تفکر موازی نگاه فرد را به نقاط جدید معطوف میسازد و اطلاعات و تجربههای جدید صرفاً به اندیشههای قبلی افزوده نمیشود، بلکه آنها را تغییر داده و الگو و ساختار جدیدی را ایجاد میکند. یکی از راههای تحقق تفکر موازی، ایجاد یک اندیشه واسطه غیرممکن است. این اندیشه موجب طیران فکر و ذهن شده و با تعدیل آن میتوان به اندیشه نو و عملی دست یافت. راه دیگر در تفکر موازی پیوند تصادفی است. فرض کنید کتاب فرهنگ لغت را میگشایید و لغاتی را میخوانید و میکوشید تا آن را با موضوع مورد نظر پیوند داده و به نتیجهای برسید. در این کار شما از روش پیوند تصادفی استفاده کردهاید.
تفاوت خلاقیت و نوآوری:
خلاقیت و نوآوری معنا و مفهوم یکسانی ندارد. خلاقیت به تولید ایدههای جدید و ناب گفته میشود، درحالیکه نوآوری به کاربرد ایده اشاره دارد، اگر ایده را «بذر» در نظر بگیریم، نوآوری گیاهی است که از کاشت و پرورش بذر ایده حاصل میشود. در نوآوری ارزشی به ایده اضافه میشود که بدون آن، از ایده صرفا یک ایده خام باقی میماند، نه بیشتر. خلاقیت لازمه نوآوری است. وقتی ایدهای به مرحله اجرا و عمل میرسد دیگر خلاقیت نیست، بلکه به نوآوری تبدیل شده است.
از خلاقیت تا نوآوری راهی طولانی در پیش دارید و تا اندیشـهای نو بهصورت محصول یا خدمتی جدید درآید به تلاش بسیار نیاز دارید. در این مسیر افراد خلاق سازمانتان ایدههای جدید تولید میکنند و افراد نوآور بهدنبال تخمین میزان ریسک اجرای این ایدههای جدید هستند. البته توجه داشته باشید که موضوع تنها به بخش خاصی از سازمانتان مثل واحد «طراحی و توسعه محصول جدید» یا «واحد حسابداری» مربوط نمیشود. همه بخشهای سازمان از افراد خلاق و نوآور تشکیل شده است و وجود هر دو گروه برای بقای سازمان حیاتی است.
اگر از افراد خلاق سازمانتان هستید، حتما به این نکته توجه کنید که چه زمانی و به چه شیوهای باید نظرات و ایدههایتان را به اشتراک بگذارید و اگر نوآور هستید، بدون اینکه بیش از حد ایدهها را مورد نقد و قضاوت قرار دهید، سعی کنید با ارایه بازخورد مناسب، افراد خلاق را در فرایند ایدهپردازی یاری کنید. مشتاقانه زمانی را به شنیدن ایدههایشان تخصیص دهید و به خاطر تفکر خلاقانهشان از آنها قدردانی کنید.
درست است که خلاقیت و نوآوری بار معنایی متفاوتی دارند، اما شرکتتان با هر میزان تجربه، محصول یا خدماتی که داشته باشد، باید برای رشد و بقایش نسبت به خلاقیت و نوآوری توجه ویژهای نشان دهد. درواقع زمانی میتوانید در بازار درحال تغییر از رقبای خود پیشی بگیرید که خلاقیت و نوآوری را در تمام جنبههای کسب و کارتان وارد کنید. بههمین دلیل است که در سازمانتان هم به افراد خلاق نیاز دارید و هم به افراد نوآور.
آنچه مدیریت میتواند از خلاقیت ونوآوری در کار بدست آورد:
توسعه یک فرهنگ خلاق زمان بر است و با مدیریت شروع میشود ، زمانیکه خلاقیت در سازمان بوجود آید بیشتر به سمت عقاید وتصمیم گیری گروهی پیش می رود و روی پیشنهادات کمتر قضاوت می شود.
شکیبایی یک فضیلت است شما نیاز داریدکه اجازه دهید به اعضای تیم تان تا خلاقیتشان را در سازمان توسعه دهند ونظراتشان را با هم به اشتراک گذارند وراه حل بهینه را بیابند.
انتظار می رود اغلب رهبران بصورت خلاقانه فکر کنند وراه حل های نوآورانه ارائه دهند ومشکلات سازمان را بوسیله خلاقیت ونوآوری وتوانایی های خلاقانه سازماندهی کنید. آیا میدانید چرا؟ما همه متفاوت از یکدیگر فکر میکنیم .یک گروه ، دانش ودیدگاههای متفاوتی دارد وبه همین دلیل است که دوسر بهتر از یکی است.
مزایای خلاقیت در کار بیشمار است و نیز تاثیر شگرفی بر افزایش کارآمدی مدیریت منابع انسانی می گذارد . اینجا فقط چند مثال از نتایج شگفت انگیز آورده شده که احتمالا تجربه خواهید کرد:
افزایش مشارکت
افزایش تعامل
افزایش روحیه کارمندان
افزایش شور و انگیزه
افزایش حل مشکلات
افزایش بهروری
افزایش پیوند همکاری تیمی
ذهنیت یادگیری مداوم ، تفکر خلاق وافزایش نوآوری را تشویق کنید ودر نتیجه شانس خود برای حفظ کیفیت و ایجاد یک محیط کار جذاب را افزایش دهید .
خلاقیت و مزیت رقابتی
در کسب و کارهای امروزه، سازمان برای بهره گیری از مزیت رقابتی بدون ارزیابی خلاقیت و نوآوری کاری مشکل است. سازمان ها با استفاده از این ابزار نه تنها فرصت ها را از دست نم یدهند بلکه با اجرای این توانایی به یک سازمان موثر و کارآمد تبدیل میشوند. نوآوری و دانش لازم آن برای هر سازمان، صرف نظر از اندازه و بخش اقتصادی آن، یکسان است وبه درک ماهیت همه جانبه خلاقیت و نوآوری در محیط کسب و کار امروز کمک می کند. افکار خلاقانه کارکنان باعث اعتماد بین آنها و تقویت نوآوری میشود. بنابراین، نوآوری باعث گسترش و پیشرفت سازمان می شود.
موانع خلاقیت ونوآوری
همه ی افراد خلاق هستند اما موانعی برای بروز این خلاقیت وجود دارد . بسیاری ازموانع از سیستم آموزشی نشات می گیرد سیستم آموزشی رسمی افراد را ترغیب به تفکر منطقی ورسیدن به بهترین جواب ممکن سوق میدهد وعلاوه بر آن اکثریت آزمون ها هم از این تفکر حمایت می کنند.
امروزه سازمان ها در یک محیط بسیار رقابتی و جهانی عمل می کنند و خلاقیت را مهم می سازند. خلاقیت چیزی است که ایده های بزرگ را بوجود می آورد، طرز تفکر کارکنان را به چالش می کشد و فرصت های کسب و کار جدید را باز می کند.
خلاقیت در کسب و کار یک قدم مهم است که باید توسط رهبری ارشد اولویت بندی شود.
اپل یک شرکت مترادف با خلاقیت است. این یک نام تجاری است که دیگران را به “فکر کردن متفاوت” تشویق می کند . این خلاقیت است که برای ۱۱ سال به اپل در فهرست شرکتهای مشاوره گروه بوستون کمک کرده است و یک برند را به بیش از فناوری آن، بلکه به طراحی و نوآوری میافزاید.
“اگر شما به دنبال یک آیفون در مقابل سامسونگ هستید، در ابتدا، آنها بسیار شبیه هستند. اما هنگامی که شما شروع به کار با آنها می کنید ، خلاقیت بیشتری در iPhone به چشم می خورد برای نمونه به رسمیت شناختن صورت، به عنوان یک تجربه کاربری بدون درز است.
طراحی و تجربه کاربر به معنای زیادی برای خلاقیت کلی یک ویژگی یا سرویس است.
منبع:
modirinfo
mgtsolution
blog.vla
beytoote
contentop
denako.ir
پاسخ دهید