بازاریابی دیجیتال چیست ؟ چه اهمیتی دارد ؟ انواع بازاریابی دیجیتال کدامند ؟ آیا استراتژی های بازاریابی دیجیتال فقط به اینترنت محدود می شود ؟ تفاوت بازاریابی دیجیتال با سنتی و ابزارهای آن چیست ؟ آیا بازاریابی دیجیتالی برای همه شرکت ها کار می کند ؟ بازاریابی دیجیتال چه مزایایی دارد ؟ آیا برای بازاریابی دیجیتال به بودجه بزرگی نیاز است ؟ استراتژی های بازاریابی دیجیتال کامند ؟ این مقاله از وب سایت توسعه تجارت دلیران دنا (دناکو) این موضوع را مورد بررسی قرار می دهد.
بازاریابی دیجیتال
«بازاریابی دیجیتال» (Digital Marketing)،نوعی بازاریابی برای محصولات و خدمات متنوع به حساب میآید که در آن از فناوریهای دیجیتال استفاده میشود. این نوع بازاریابی اغلب در فضای اینترنت صورت میگیرد. افرادی که در این حوزه فعالیت میکنند همیشه به دنبال روشهایی هستند که میزان بازدیدهای وبسایت خود و فروش محصولاتشان را افزایش دهند. روشهای زیادی برای این کار وجود دارد. در این مقاله، شما را با مفهوم بازاریابی دیجیتال، اهمیت و انواع مختلف آن آشنا خواهیم کرد. در نهایت، میتوانید با شناخت روشهای مختلف این نوع بازاریابی و به کارگیری آنها، استراتژی بازاریابی کسب و کار را بهبود بخشید.
بازاریابی دیجیتال چیست؟
بسیاری از افراد نمیتوانند یک تعریف صحیح و کامل از اصطلاح بازاریابی دیجیتال ارائه دهند. این اصطلاح آن گونه که به نظر میرسد، پیچیده و مبهم نیست. در واقع، به هر نوع بازاریابی در راستای به فروش رساندن محصولات و خدمات به وسیله دستگاههای الکترونیکی، بازاریابی دیجیتال گفته میشود.
بازاریابی دیجیتال، حرفه جدیدی نیست. این حوزه، با ورود وسایل الکترونیک به زندگی افراد شروع به شکلگیری کرد. اغلب افراد تصور میکنند که این نوع بازاریابی، تنها به بازاریابی محتوا و شبکههای اجتماعی محدود میشود. در صورتی که این موارد فقط بخشی از بازاریابی دیجیتال به حساب میآیند و تمامی زیرمجموعههای این حوزه را دربر نمیگیرند.
بازاریابی دیجیتال به صورت آفلاین و آنلاین انجام میشود. در انتهای این مقاله، روشهای اشارهای به بازاریابی آفلاین خواهیم داشت اما در بیشتر موارد به انواع بازاریابی آنلاین خواهیم پرداخت زیرا بازاریابی آنلاین، بخش گستردهای از بازاریابی دیجیتال در بر میگیرد. اگر قصد که در کسب و کار خود به یک بازده فوقالعاده بالا دست پیدا کنید، باید هر دو روش آفلاین و آنلاین را مد نظر قرار دهید.
اهمیت بازاریابی دیجیتال
ارتباط بین انسان و وسایل الکترونیکی، روز به روز در حال افزایش است. در واقع، در برخی از کشورها، کاربران بیش از 11 ساعت از فعالیتهای روزانه خود را به تعامل با دستگاههای الکترونیکی اختصاص میدهند. در آیندهای نزدیک، استفاده از این وسایل در تمام فعالیتهای روزانه انسان نقش خواهد داشت. از اینرو، اهمیت و تأثیر بازاریابی دیجیتال روز به روز افزایش مییابد. نادیده گرفتن این موضوع، جذب مشتریان بیشتر را برایتان تقریباً غیرممکن و در نتیجه، کسب و کار شما از دیگر رقبا عقب میماند.
انواع بازاریابی دیجیتال
1. بهینهسازی موتور جستجو
«بهینهسازی موتور جستجو» (Search Engine Optimization) یا اصطلاحاً «سئو» (SEO)، به فرآیندی اطلاق میشود که میزان بازدید وبسایت شما را از طریق موتورهای جستجوی رایگان و به صورت ارگانیک افزایش میدهد. در جستجوی ارگانیک، محتوای تولیدی شما بدون پرداخت هیچ هزینهای برای کاربران در «صفحه نتایج موتورهای جستجو» (Search Engine Results Page) یا «SERP» به نمایش درمیآید. زمانی که کاربر کلمات کلیدی مورد نظر خود را در موتورهای جستجو از قبیل گوگل یا بینگ وارد میکند، نتایج مرتبط با این کلمات در SERP ظاهر میشوند.
هر کاربر، با توجه به کلمات کلیدی مورد استفاده، موقعیت مکانی و تاریخچه جستجوی خود، نتایج منحصر به فردی را مشاهده خواهد کرد. معمولاً نتایج ارگانیک به صورت فهرست نمایش داده شده و با استفاده از الگوریتم مخصوص موتورهای جستجو، رتبهبندی میشوند. با تغییر الگوی جستجو از طرف کاربر، تعامل او با محتوای اینترنتی و همچنین انتخاب هر یک از نتایج به دست آمده، الگوریتمها نیز تغییر میکنند. هر چه رتبه مطالب شما در یک SERP بالاتر باشد، ترافیک بیشتری به سمت سایتتان هدایت خواهد شد. به این ترتیب، احتمال افزایش بازدیدکنندههای منفعل و مشتریان فعال نیز بیشتر میشود.
عوامل متعددی در بهینهسازی موتور جستجو دخیل هستند که میتوان آنها را به دو دسته «سئوی داخلی» (On-Page SEO) و «سئوی خارجی» (Off-Page SEO) تقسیمبندی کرد. سئوی داخلی، به اعمالی اطلاق میشود که برای بهبود سئو در درون وبسایت صورت میگیرند. در طرف مقابل، به اقدامات و ارتباطاتی که در خارج از فضای وبسایت به منظور رشد سئو انجام شود، سئوی خارجی گفته میشود.
با تغییر الگوریتمهای موتورهای جستجو، الزامات دستیابی به سئوی بهتر نیز تغییر میکنند. این تغییرات به منظور تطبیق نتایج با نیازهای کاربر صورت میگیرند. با توجه به این مسئله باید به خاطر داشت که مقصود از سئو، ساخت وبسایتی با قرارگیری در رتبه اول نتایج نیست بلکه هدف نهایی، ایجاد بهترین وبسایت ممکن برای کاربران مد نظر شما است. اگر همیشه در رتبههای بالای سئو قرار داشته باشید، دیده شدن وبسایت شما و ترافیک آن افزایش مییابد. این موضوع، رونق و پیشرفت سریعتر کسب و کارتان را به همراه خواهد داشت.
2. بازاریابی موتور جستجو و تبلیغات کلیکی
«بازاریابی موتور جستجو» (Search Engine Marketing) یا اصطلاحاً «SEM»، یکی از موارد نادیده گرفته شده در سئو، یعنی خرید ترافیک اختصاصی از موتورهای جستجو را پوشش میدهد. با استفاده از SEM، میتوان در SERP کاربران، فضایی را به منظور تبلیغات وبسایت خریداری کرد. متداولترین پلتفرمهای غیر رایگان برای جستجو، «Google AdWords» و «Bing Ads» هستند. در این روش، بازاریاب باید مبلغ از پیش تعیین شدهای را به موتورهای جستجو پرداخت کند. با این کار، در بخشهای مختلف SERP حاصل از جستجوی کلمات کلیدی معین یا عبارات خاص، تبلیغات مورد نظر بازاریاب به نمایش درمیآیند.
یکی از انواع SEM، «تبلیغات کلیکی» (Pay-Per-Click Advertising) یا اصطلاحاً «PPC» است. در این روش، موتورهای جستجو به ازای هر کلیک بر روی تبلیغات یک شرکت، مبالغ مشخصی را دریافت میکند. اخیراً روش PPC در پلتفرمهای مختلف شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام نیز در حال اجرا است. در این روش، تبلیغات به صورت اعلان برای مخاطبان مورد نظر شرکت به نمایش درمیآیند. این سیستم، مثال بسیار خوبی از ترکیب روشهای مختلف بازاریابی دیجیتال و به کارگیری آنها برای رسیدن به یک استراتژی کامل بازاریابی است. به عنوان نمونه در اینجا، SEM با بازاریابی شبکههای اجتماعی همپوشانی پیدا کرده است.
3. بازاریابی شبکههای اجتماعی
در دنیای دیجیتالی امروزی، شبکههای اجتماعی نقش مهمی را در بازاریابی کسب و کارهای مختلف بازی میکنند و اهمیت آنها در ایجاد یک استراتژی بازاریابی مناسب بر کسی پوشیده نیست. با این وجود، نکته اساسی در بهرهگیری صحیح از شبکههای اجتماعی، شناخت کافی ورودیها و خروجیهای بازاریابی در این روش است. «بازاریابی شبکههای اجتماعی» (Social Media Marketing)، محصولات و خدمات شما را بیش از بیش در معرض دید کاربران قرار میدهد و امکان برقراری ارتباط نزدیک با مشتریان را برایتان فراهم میکند. در این روش تعامل، شما میتوانید بازخوردهای ارزشمند مشتریان خود را دریافت کنید و با استفاده از اطلاعات به دست آمده، کیفیت خدمات و محصولات و همچنین نحوه ارائه آنها را بهبود بخشید.
تمام اقداماتی که به منظور افزایش ترافیک یا مبادلات تجاری در شبکههای اجتماعی انجام میشوند، در حوزه بازاریابی شبکههای اجتماعی قرار میگیرند. برای بهرهگیری از این نوع بازاریابی میتوانید فعالیتهای تجاری خود را در پلتفرمهایی نظیر فیسبوک، توییتر، یوتیوب یا لینکدین بیشتر کنید. استفاده از بازاریابی شبکههای اجتماعی و تولید محتوای باکیفیت، سرعت رشد و موفقیت کسب و کار شما را افزایش خواهد داد. اغلب شرکتها علاقه زیادی به استفاده از بازاریابی شبکههای اجتماعی دارند اما آنهایی که دارای مدل کسب و کار «شرکت به مشتری» (Business to Consumer) یا اصطلاحاً «B2C» هستند، بیشترین بهره را از این روش میبرند. شرکتهایی با مدل کسب و کار B2C، محصولات یا خدمات خود را بدون هیچ واسطهای به دست مشتری نهایی یا هدف میرسانند.
یکی از نکات اساسی در بازاریابی شبکههای اجتماعی، دقت بر روی موضوعاتی است که کاربران در مورد آنها گفت و گو میکنند. شما باید به نظرات مخاطبان گوش دهید، در بحثها شرکت کنید و با استفاده از بازاریابی شبکههای اجتماعی، میزان جذابیت هر مطلب را بر اساس تعداد لایک و به اشتراکگذاری آن مورد ارزیابی قرار دهید. به اشتراکگذاری مطالب از اهمیت بالایی برخوردار است چراکه این کار به نوعی یک تبلیغ رایگان برای کسب و کار شما محسوب میشود. از اینرو، محتوایی را تولید کنید که میزان به اشتراکگذاری آن بالا باشد.
4. بازاریابی محتوا
«بازاریابی محتوا» (Content Marketing)، روشی است که در آن شما میتوانید با تولید محتوای باکیفیت برای کاربران خود، فروش بیشتری را به دست آورید. محتوای مورد نظر را میتوان در هر پلتفرم اینترنتی ایجاد کرد. ارسال پیام در توییتر، آپلود ویدیو در یوتیوب و نوشتن مطالب مختلف در وبسایت، از مصادیق بازاریابی محتوا هستند. این روش دارای کارایی بسیار خوبی است چراکه محتوای شما را با روشهای دیگری از قبیل بازاریابی سئو و شبکههای اجتماعی ادغام میکند و در نتیجه، بهرهوری کار افزایش مییابد.
برای اجرای صحیح بازاریابی محتوا، توجه به چند نکته ضروری است. پیش از تولید محتوا حتماً کاربران نهایی خود را در نظر بگیرید. به این منظور باید نوع مخاطبان و علایق آنها را شناسایی کنید. این مسئله، حوزه موضوعات انتخابی را برایتان مشخص خواهد کرد. به علاوه، زبان و اصطلاحات مورد استفاده مخاطبان خود را در هنگام جستجوهای اینترنتی مد نظر داشته باشید. استفاده از این اطلاعات و به کارگیری کلمات کلیدی مناسب، سئوی شما را بهبود میبخشد.
توجه داشته باشید که باید محتوای تولیدی خود را در تمام پلتفرمهای شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارید. این کار، میزان بازدید و بازخوردها را به حداکثر میرساند. بازاریابی محتوا، یک فعالیت مداوم محسوب میشود. این روش، رابطه مستقیمی با فروش ندارد بلکه هدف اصلی آن، تعامل و آموزش به مشتریان به منظور ایجاد اعتماد، شناخت و ارزش برند است. از تولید محتوی نامربوط و غیرضروری خودداری کنید. به دنبال مطالبی باشید که کاربران را به طور همیشگی با خود درگیر میکنند. با ایجاد محتوای باکیفیت و مرتبط با کسب و کار خود میتوانید سئوی وبسایتتان را بهبود بخشید. استفاده از مطالب موجود در وبلاگهای دیگر و ایجاد «بکلینک» (Backlink) نیز روش خوبی برای افزایش ترافیک سایت است.
5. بازاریابی پورسانتی
«بازاریابی پورسانتی» (Affiliate Marketing) یا همکاری در فروش، روشی است که در آن به ازای جذب هر مشتری، مبلغی به فرد جذبکننده پرداخت میشود. این نوع بازاریابی مانند استخدام کارمند برای فروش محصولات یا خدمات یک شرکت و پرداخت پورسانت به ازای هر فروش است. در بازاریابی پورسانتی، تنها برای فروشهای صورت گرفته پول پرداخت میشود و هیچگونه پیش پرداختی به فرد تبلیغکننده تعلق نمیگیرد. بسیاری از وبلاگ نویسان یا وبسایتهای فروش اینترنتی از این نوع بازاریابی استفاده میکنند.
نکته قابل توجه در بازاریابی پورسانتی این است که باید پیش از جذب افراد قوانین و مقررات مشخصی را بین طرفین مشخص کنید. فروشندگان، معرف برند شما هستند و همیشه باید شعار برندتان را به گوش مشتریان برسانند. از اینرو، کلمات بخصوصی که میخواهید فروشندگان از آنها استفاده کنند را در اختیارشان قرار دهید. به علاوه، حتماً باید یک قرارداد کاری نیز برای افراد علاقهمند به همکاری در فروش تهیه کنید.
6. بازاریابی تأثیرگذار
یکی از جدیدترین روشهای بازاریابی دیجیتال، «بازاریابی تأثیرگذار» (Influencer Marketing) است. در این روش، از افراد مشهور یا دارای دنبال کنندههای زیاد در شبکههای مجازی برای جذب کاربران بیشتر و بهبود فروش محصولات استفاده میشود. بازاریابی تأثیرگذار، در کانالهای شبکههای مجازی (اینستاگرام، تلگرام و غیره) از محبوبیت بسیار زیادی برخوردار است. به عنوان مثال، شرکتهای مختلف با استخدام کاربران پرطرفدار و مشهور اینستاگرام، از آنها میخواهند که با ارسال چند تصویر، محصولات یا خدمات مشخصی را تبلیغ کنند.
در برخی از مواقع، شرکتها کنترل حسابهای کاربری خود در فضای مجازی را برای یک مدت مشخص (معمولاً یک روز) به افراد تأثیرگذار میسپارند. این افراد، نظر کاربران را به کانالهای شما در شبکههای اجتماعی جلب میکنند. در نتیجه، تعداد دنبال کنندههای جدید و بازدید کانالها افزایش مییابد. توجه کنید که همیشه باید پیش از انتخاب یک فرد تأثیرگذار و شروع همکاری، به خوبی تحقیق کافی را انجام دهید. شما میتوانید با استفاده از «Google Analytics» از صحت تعداد دنبال کنندههای فرد مورد نظر و جعلی نبودن حسابهای کاربری او اطمینان حاصل کنید.
7. بازاریابی ایمیلی
در «بازاریابی ایمیلی» (Email Marketing)، اطلاعاتی از قبیل معرفی محصولات، خدمات و تغییرات اخیر هر یک از آنها، در بازههای زمانی مشخص توسط ایمیل برای مشترکین ارسال میشود. این روش بر خلاف روشهای دیگر بازاریابی دیجیتال، بر پایه ایجاد یک رابطه مخصوص بین مشتری و شرکت است. ارسال ایمیلهای بهروزرسانی، باعث فراهم کردن ارزش برای مشتریان و کسب اعتماد و وفاداری بیشتر آنها به برند میشود.
بهترین نتیجه در بازاریابی ایمیلی زمانی به دست میآید که شما مشترکین خود را نه با پرداخت پول بلکه از طریق تولید محتوای مناسب و اعتمادسازی برند جذب کرده باشید. این روش بازاریابی نقش مهمی را در افزایش فروش محصولات و خدمات بازی میکنند زیرا کاربرانی که فرمهای ثبت نام در اشتراک ایمیلی را پر میکنند، به احتمال زیاد همان مشتریان فعال شما خواهند بود.
8. بازاریابی ویروسی
«بازاریابی ویروسی» (Viral Marketing)، روشی است که در آن از تولید محتوایی جذاب، طنز یا حتی عجیب برای افزایش به اشتراکگذاری مطالب و جذب بازدیدکنندههای بیشتر استفاده میشود. بازاریابی ویروسی، ترافیک وبسایت را در یک بازه زمانی کوتاه به طور قابل توجهی افزایش میدهد. انجام این روش بسیار دشوار است اما ارزش امتحان کردن را دارد. شرکتهایی با مدل کسب و کار B2C بیشترین علاقه را به این نوع بازاریابی از خود نشان میدهند. این شرکتها میتوانند با استفاده از حسابهای شبکههای اجتماعی خود در پلتفرمهای مختلف، بازدیدکنندههای بسیار زیادی را جذب کنند.
9. تبلیغات موبایلی
تمام روشهای تبلیغات دیجیتال را میتوان بر روی تلفن همراه اجرا کرد. با این وجود، برخی از روشهای بازاریابی قابل اجرا بر روی تلفنهای همراه، با روشهایی بالا همخوانی ندارند. به عنوان مثال، «تبلیغات پیامکی» (SMS Advertising) روشی است که به منظور بازاریابی محلی مورد استفاده قرار میگیرد. شما میتوانید با ارائه خدمات پیامکی، امکان دریافت پیشنهادهای ویژه، کوپنهای تخفیف و اخبار جدید شرکت را برای مشتریان خود فعال کنید.
بازاریابی دیجیتال آفلاین
بهتر است بدانید که استراتژیهای بازاریابی دیجیتال، تنها به محیط اینترنت محدود نمیشود. برای دستیابی به اهداف مورد نظرتان، باید برخی از روشهای بازاریابی آفلاین را در کنار روشهای آنلاین در نظر داشته باشید. در بازاریابی آفلاین پیشرفته میتوان از وسایل الکترونیکی برای بهبود تجربه کاربران استفاده کرد. به عنوان مثال، برخی از رستورانها برای گرفتن سفارشهای مشتریان خود از تبلتهای هوشمند بهره میگیرند. بازاریابی رادیویی، بازاریابی تلویزیونی و بازاریابی تلفن همراه نیز همگی در دسته بازاریابی دیجیتال آفلاین قرار دارند.
نمونههایی از ابزارها و روشهای بازاریابی دیجیتال:
انواع ابزارهای دیجیتال
انواع رایانهها
بیلبوردهای دیجیتال
تلویزیونهای دیجیتال
موبایلها و تبلتها
پادکستها
رادیو
تلویزیونهای اینترنتی
وبسایتها
ایمیل
نرمافزارهای پیامرسان و جمعی
بهینهسازی برای موتورهای جستجو
پیامک و پیامهای نوشتاری
شبکههای مجازی
بنرهای مجازی و دیجیتال
ارتباطات بیسیم
پایگاههای داده
با پیشرفت فناوری و راهکارها، روزبهروز بر انواع و روشهای این نوع از بازاریابی افزوده میشود.
در بازاریابی دیجیتالی عناصر و عوامل زیادی دخیل هستند که شبکههای اجتماعی از جمله مهمترین آنهاست.
بسیاری از کمپانیها و کسب و کارها اکنون پذیرفتهاند که برای موفق شدن در امر بازاریابی، باید یک استراتژی دیجیتال در دستور کار خود قرار دهند که احتمالاً بخش مهمی از این استراتژی «استفاده از رسانهها و شبکههای اجتماعی» خواهد بود.
به همین دلیل جای تعجب نیست که سال گذشته 25 درصد کل هزینههای مربوط به بازاریابی، به حوزه بازاریابی دیجیتالی اختصاص یافت و انتظار میرود این رقم در سال جاری به 33 درصد برسد.
تفاوت بازاریابی دیجیتال با سنتی و ابزارهای آن چیست؟
بازاریابی سنتی بر روی ابزارها و رسانههایی مانند روزنامه، بیلبورد، رادیو، تلویزیون، صندوق پستی، و هر گونه ابزار چاپی کار میکند اما از سوی دیگر، دیجیتال مارکتینگ از ابزارهایی مانند موتورهای جستجو، رسانههای اجتماعی، ایمیل مارکتینگ، تبلیغات کلیکی، بازاریابی محتوا مثل وبلاگ نویسی، ایجاد تصویر، پادکست و ویدئو کلیپ استفاده میکند.
البته مقایسه بالا موشکافانه و دقیق نیست. یعنی به صورت خلاصه و تنها در مورد ابزار مورد استفاده در بازاریابی سنتی و دیجیتال صحبت شده و در خصوص استراتژی بکار رفته در آنها صحبتی به میان نیامده است. همچنین برخی موارد ذکر شده در بالا به عنوان ابزار بازاریابی سنتی، در بازاریابی دیجیتال نیز به کار گرفته میشوند. اگر استراتژی دیجیتال مارکتینگ به صورت خوب و درست در رسانهها و ابزارهای بازاریابی سنتی بکار گرفته شوند، باز هم به خوبی نتیجه میدهند. با این وجود به صورت کلی در مقایسه بازاریابی سنتی و دیجیتال مارکتینگ به این نتیجه میرسیم که دیجیتال مارکتینگ از لحاظ هزینه به صرفهتر است. همچنین این امکان را فراهم میکند که تست و آنالیز یا تجزیه و تحلیلی دقیق با سرعتی بسیار بالاتر نسبت به روش سنتی داشته باشیم. با وجود این شرایط، آنقدر سرعت تبدیل مارکتینگ از نوع سنتی به دیجیتال بالاست که در آیندهای نزدیک شاهد مرجع دانستن کلمه مارکتینگ تنها برای نوع آنلاین و دیجیتال آن یعنی دیجیتال مارکتینگ خواهیم بود.
پس به صورت خلاصه میتوان گفت بر خلاف بازاریابی آفلاین، در بازاریابی آنلاین میتوان به صورت آنی نتایج را مشاهده کرد. برای مثال اگر تبلیغی را در صفحهای از روزنامه قرار دهید، به سختی میتوانید حدس بزنید چه تعداد از افراد به آن صفحه مراجعه کرده و به تبلیغ شما توجه کردهاند. هیچ راه مطمئنی وجود ندارد که بوسیلهی آن بتوان فهمید که آیا از طریق آن تبلیغ، محصول یا سرویسی به فروش رسیده است یا خیر. در دیجیتال مارکتینگ نتیجه برعکس است.
همچنین به وسیله دیجیتال مارکتینگ میتوان نرخ بازگشت سرمایه را از طریق هر بخش و اقدام بازاریابی صورت گرفته به راحتی بدست آورد.
آیا بازاریابی دیجیتالی برای همه شرکت ها کار می کند؟
بازاریابی دیجیتال برای هر کسب و کاری ثمر بخش است. صرفنظر از اینکه کمپانی شما چه چیزی می فروشد، بازاریابی دیجیتال هنوز در ساخت تجربه رابط کاربری، شناسایی نیاز مخاطبان و تولید ارزش با محتوای آنلاین نقش دارد. اما این به آن معنا نیست که همه ی کمپانی ها می بایست بازاریابی دیجیتال را به یک شکل پیاده کنند.
برای مدل بنگاه به بنگاه یا Business-to-Business
اگر کمپانی شما یک B2B است، تلاش شما در بازاریابی دیجیتال احتمالا به دور تولید مشتری بالقوه، با هدف نهایی رسیدن به کسی که فروشنده شما بتواند با آن درباره معامله صحبت کند، باشد.
به همین دلیل، نقش استراتژی بازاریابی شما جذب و تبدیل با کیفیت ترین سرنخ ها به مشتری از طریق وب سایت و کانال پشتیبانی دیجیتال برای افراد گروه فروش خود خواهد بود. ورای وب سایت، ممکن است شما تلاش خود را بر روی کانال های مخصوص کسب و کار مثل لینکدین LinkedIn که دارای ترافیک محلی هستند قرار دهید.
برای مدل های بنگاه به مشتری یا Business-to-Customer
اگر کمپانی شما یک B2C است، صرفنظر از قیمت محصولات شما، احتمالا هدف بازاریابی شما جذب مردم به وب سایت شما برای تبدیل آن ها به مشتری است، بدون آنکه کاربران نیازی به صحبت با فروشنده داشته باشند.
برای این منظور، احتمالا شما بر روی تسریع سفر مشتری از زمان ورود به وب سایت تا پایان خرید تمرکز خواهید داشت. به جهت اهمیت بیشتر محصول یا خدمات شما در فرآیند های بازاریابی نسبت به مدل B2B، شما احتمالا به CTA یا ابزارهای قوی تری برای آسان کردن خرید نیاز خواهید داشت.
برای کمپانی های B2C کانال هایی مانند تلگرام و اینستاگرام بیشتر از کانال های مانند لینکدین که بیشتر حرفه ایی است مفید خواهد بود.
فواید اصلی بازاریابی دیجیتال چیست؟
بر خلاف بسیاری از تلاش های بازاریابی آنلاین، بازاریابی دیجیتال به بازاریابان اجازه می دهد تا نتایج دقیق را بلافاصله ببینند. اگر قبلا در روزنامه ای تبلیغ کرده اید، می دانید چقدر سخت است که برآورد کنید چه تعداد افرادی آن صفحه را دیده و به تبلیغ شما توجه کرده اند. هیچ راهی مطمئنی برای دانستن اینکه آیا این تبلیغات برای فروش شما موثر بوده اند وجود ندارد.
از سوی دیگر با بازاریابی دیجیتال شما می توانید بازگشت سرمایه گذاری خود را در تلاش های مختلف بازاریابی شناسایی کنید. برای مثال:
ترافیک وب سایت
با بازاریابی دیجیتال، می توانید تعداد دقیق افرادی که صفحه اصلی وب سایت شما را مشاهده کرده اند را در همان لحظه با استفاده از نرم افزار تجزیه و تحلیل دیجیتال ببینید. همچنین می توانید ببینید که چندین صفحه را بازدید کرده اند، چه دستگاهی از آنها استفاده کرده اند و از کجا آمده اند، و علاوه بر آن امکان تجزیه و تحلیل دیجیتال داده ها نیز فراهم است.
این اطلاعات به شما کمک می کند تا زمان و سرمایه خود را نسبت به بازدهی کانال و اینکه چه تعداد کاربر از این شبکه ها به وب سایت شما آمده اند، تقسیم بندی و اولویت بندی کنید. مثلا وقتی شما در می یابید که تنها 10 درصد از کاربران از طریق موتورهای جستجو به وب سایت شما آمده اند در صورت که متوسط این عدد باید چیزی نزدیک به 64 درصد است، می دانید که لازم است روی سئوی وب سایت خود کار کنید. تا تعداد کاربرانی که کالا و خدمات شما را از طریق موتورهای جستجو می یابند افزایش دهید.
با بازاریابی آفلاین، بسیار دشوار است که نحوه تعامل افراد با شرکت شما را قبل از تعامل با یک فروشنده یا انجام یک خرید را ارزیابی کنید. با بازاریابی دیجیتال، می توانید روند و الگوهای رفتار افراد قبل از رسیدن به مرحله نهایی در سفر خرید مشتری را شناسایی کنید، به این معنی که می توانید تصمیمات آگاهانه تری در مورد نحوه جذب آنها به وب سایت خود از همان ابتدای آشنایی با وب سایت یا برند خود بگیرید.
عملکرد محتوا و تولید مشتری
صول ایجاد کرده و آن را از طریق پست به مردم ارسال می کنید. این بروشور یک شکل از محتوا است، البته آفلاین. مشکل این است که شما هیچ نظری ندارید که چه تعداد افراد بروشور خود را باز کرده یا چند نفر آن را مستقیم به سطل زباله انداختند.
حالا تصور کنید که این بروشور را در وب سایت خود داشته باشید. شما می توانید دقیقا مشخص کنید که چه تعداد افراد صفحهای آن را مشاهده کرده و شما می توانید اطلاعات تماس کسانی را که بروشور را دانلود کرده اند از طریق فرم ها بدست آورید. نه تنها می توانید اندازه گیری کنید که چه تعداد افراد با محتوای شما در تماس هستند، بلکه شما نیز می توانید مشتریان بالقوه خود را از طریق این اطلاعات شناسایی کنید.
مدلسازی تخصیص
تنها با ابزار و تکنولوژی های مناسب است که شما قادر خواهید بود تا تمام اطلاعات فروش و کسب و کار، تماس های اولیه و ردپای های مشتری را برای تدوین یک استراتژی بازاریابی دیجیتال موثر به کار بگیرید. به این کار Attribution Modeling گفته می شود و به شما اجازه می دهد روند تحقیق و خرید توسط مشتریان را شناسایی کنید، تا بتوانید تصمیمات آگاهانه ایی بگیرید و با علم به اینکه کدام بخش از استراتژی بازاریابی شما نیاز به توجه بیشتر دارد و یا کدام بخش از چرخه فروش نیاز به پالایش دارد.
اتصال نقطه ها بین بازاریابی و فروش بسیار مهم است، شرکت هایی با فروش قوی و هماهنگی بازاریابی نرخ رشد سالانه 20٪، در مقایسه شرکت های با هماهنگی ضعیف 4٪ کاهش درآمد دارند. اگر شما می توانید تجربه و سفر مشتری خود را در چرخه خرید با استفاده از فن آوری های دیجیتال بهبود بخشید، حتما منجر به بهبود رشد کسب و کار شما می شود.
آیا من برای بازاریابی دیجیتالی نیاز به بودجه ای بزرگی نیاز دارم؟
واقعا به این بستگی دارد که چه عناصر بازاریابی دیجیتالی را می خواهید به استراتژی خود اضافه کنید. فرض کنید شما در حال حاضر یک وب سایت دارید، اگر روی تکنیک های ورودی Inbound مانند SEO، رسانه های اجتماعی و ایجاد محتوا تمرکز کنید، خبر خوب این است که شما به هیچ وجه نیاز به بودجه زیاد ندارید. با بازاریابی Inbound، تمرکز اصلی در ایجاد محتوای با کیفیت بالا برای مصرف مشتریان می باشد، که می توانید این کار را به شخص دیگری بسپارید یا اگر وقت دارید خودتان اینکار را انجام دهید.
با روش های Outbound مثل تبلیغات آنلاین و خرید لیست ایمیل، بدون شک هزینه هایی وجود دارد. و این هزینه بستگی به این دارد که شما می خواهید چطور و چقدر دیده شوید یا اینکه چقدر سرمایه برای این کار دارید.
برای مثال در پیاده سازی تبلیغات کلیکی با استفاده از Adwards گوگل تبلیغ شما در جستجوهای مربوط به صنعت خود در بالای صفحه اول نتایج جستجو نمایش داده می شود. بسته به این که چقدر کلمات کلیدی پر طرفدار باشند، این نوع تبلیغات می تواند بصرفه یا خیلی گران باشند و این دلیل اصلی است که می بایست روی سئوی وب سایت کار کنید.
نقش بازاریابی موبایل چیست؟
یکی دیگر از مولفه های کلیدی بازاریابی دیجیتال بازاریابی تلفن همراه است. در واقع بطور کلی 60% زمان دسترسی آنلاین توسط دستگاه های موبایل انجام می شود یعنی 20% بیشتر از سایر روش ها. این به این معنی است که بهینه سازی آگهی های دیجیتالی، صفحات وب، تصاویر رسانه های اجتماعی و سایر محتویات های دیجیتال برای دستگاه های تلفن همراه ضروری است. اگر شرکت شما دارای یک برنامه کاربردی تلفن همراه است که کاربران را قادر می سازد تا با شما ارتباط برقرار کنند یا محصولات شما را خریداری کنند، برنامه شما نیز زیر چتر بازاریابی دیجیتال قرار می گیرد.
کسانی که با شرکت شما به صورت آنلاین از طریق دستگاه های تلفن همراه ارتباط برقرار می کنند باید تجربیات مثبتی به خوبی دستگاه های دسکتاپ داشته باشند. این به معنای اجرای یک طراحی موبایل و یا Responsive برای کاربران دستگاه های تلفن همراه است. راه های زیادی وجود دارد که از طریق آن می توانید بازاریابی دیجیتال خود را برای کاربران تلفن همراه بهینه سازی کنید. در هنگام اجرای هر استراتژی بازاریابی دیجیتال، بسیار مهم است که بدانید این تجربه را در دستگاه های تلفن همراه چگونه خواهد بود. پس همیشه در ذهن داشته باشید که محتوای شما باید برای مشتری شما ارزشمند باشد و گرنه به هدف بازاریابی خود نمی رسید.
۱۰ استراتژیهای بازاریابی دیجیتال
۱-دادههای بزرگ
سالهای زیادی است که در مورد دادههای بزرگ (Big data) صحبت میشود اما حقیقت امر این است که تابهحال هیچ اقدام خاصی در این خصوص برای کسبوکارهای معمولی صورت نگرفته است. تا به امروز کسبوکارهایی مانند گوگل و IBM فرصتی به کسبوکارهای کوچک برای بهرهگیری از دادههای بزرگ ندادهاند، چرا که کسبوکارهای کوچک و معمولی توان رقابت با این غولهای فنآوری ازنظر مالی، سرورها و قدرت پردازشهای قوی را ندارند.
درهرصورت، دادههای بزرگ در سال جاری، یک استراتژی بازاریابی قابلقبول برای کسبوکارها و تیمهای بازاریابی در هراندازهای هستند. با توجه به گسترش یادگیری ماشینهای خودکار و اتوماسیونهای مختلف دیگر محدودیتی برای کسبوکارهای کوچک در استفاده از دادههای بزرگ با حجم بالا و پردازش و استخراج اطلاعات از آنها نخواهد بود.
در حقیقت، چالش بزرگ برای کسبوکارهای کوچکتر در سال ۲۰۱۸، دستیابی به دادههای کافی خواهد بود نه نحوه استفاده از آنها.
۲-هوش مصنوعی و یادگیری ماشین
یادگیری ماشین (Machine learning) نخستین هدیهای است که تکنولوژی هوش مصنوعی به کسبوکارها میدهد و قصد دارد تا همهچیز را در بازاریابی تغییر دهد. در فرآیند یادگیری ماشین حجم زیادی از دادهها، الگوهای زیادی در مجموعه دادههای مختلف کشف میشوند و بر اساس یافتههای بهدستآمده، پیشبینیهای مختلفی صورت خواهد گرفت. این الگوریتمهای بهدستآمده قادر به پیشبینی رفتار مصرفکننده بر اساس مقادیر بیشمار داده هستند، بنابراین این مرحله از اهمیت بالایی برخوردار است.
تفاوت کلیدی سال ۲۰۱۸ نسبت به سالهای قبل در این است که یادگیری ماشین اکنون برای همه قابلدسترسی است. با استفاده از ابزارهایی مانند مایکروسافتAzure، هرکسی میتواند الگوریتمهای یادگیری ماشین را بدون نوشتن حتی یک خط کد ایجاد کند.
۳-شخصیسازی
شخصیسازی نیز مبحثی است که تابهحال زیاد در مورد آن صحبت شده، اما هیچگاه عملیاتی نشده است. دلیل اصلی نیز این بوده است که واقعاً تکنولوژی خاصی که بتواند کار شخصیسازی را بهطور مؤثر انجام دهد در دسترس نبوده است. اما در سال جاری مسئله دیگر این نیست، زیرا تمام فنّاوریهایی که برای ایجاد تجربههای کاملاً شخصی در کاربران موردنیاز است، وجود دارد. در حال حاضر تنها مشکل اصلی این است که مقررات حفاظت کلی داده ها(GDPR)، در ۲۵ ماه می به اجرا درمیآید که کار جمعآوری اطلاعات شخصی برای شخصیسازی کاربران در دستگاههای مختلف را سختتر میکند.
هنوز مشخص نیست که کاربران اینترنت چگونه به GDPR واکنش نشان میدهند و کسبوکارها مجبور به اعمال چه تغییراتی میشوند و حتی اگر تمام پیشبینیهای بدبینانه در این خصوص محقق شود، برندها بازهم تا حد امکان تمایل به شخصیسازی کاربران اصلی خود خواهند داشت، بنابراین امر شخصیسازی یکی از استراتژیهای مهم در سال ۲۰۱۸ است.
۴-حفظ و شفافیت دادهها
بهطورکلیGDPR در موردحفاظت از دادههای کاربران و ایجاد روندی شفاف در استفاده از آنها است. این امر باعث میشود که کسبوکارها در خصوص حفاظت از اطلاعات و شفافیت استفاده و ارائه اطلاعات و دادهها جدیتر باشند. قبل از جمعآوری هرگونه اطلاعات شخصی از افراد، باید کاملاً مشخص شود که با چه هدفی این اطلاعات جمعآوری و به آنان اطلاعرسانی شود. از نحوه ورود به ایمیلهای خود تا دسترسی به دستگاههای هدایتگر بزرگ، همهچیز در نحوه استفاده از دادهها در سال ۲۰۱۸ متفاوت خواهد بود.
۵-هدفگذاری متنی
با اجرای GDPR عملاً دسترسی به اطلاعات شخصی کاربران سختتر میشود، بنابراین بازاریابان باید گزینههای دیگری را هدف قرار دهند. در حال حاضر نیز بهترین گزینه جایگزین، استفاده از هدفگذاری متنی (Contextual targeting) است که بههیچعنوان بر دادههای کاربران تکیه نمیکند. هدفگذاری محتوایی، بر ویژگیهای شخصی کاربران و محتواهایی که با آن درگیر میشوند، تمرکز میکند.
یک مثال ساده از هدفگذاری متنی، قرار دادن آگهیهای تبلیغاتی در سایتهایی است که مخاطبان هدف از آن استفاده میکنند. بهعنوانمثال، شرکتهای بیمه میدانند که هرکسی که ماشین جدیدی را خریداری میکند، باید وضعیت بیمه خود را تغییر دهد بنابراین تبلیغات در وبسایتهای خردهفروش خودرو بسیار برای آنها مفید خواهد بود.
با توجه به اینکه در یک دهه گذشته، تمرکز اکثر صنایع بر دادههای شخصی بوده است، هدفگذاری متنی چندان توسعهنیافته است. اگر تبلیغکنندگان به این نتیجه برسند که GDPR آنها را خیلی محدود میکند، بهترین گزینه برای آنان این خواهد بود که بر هدفگذاری متنی تأکید بیشتری داشته باشند.
نکته دیگر اینکه، یادگیری ماشین مطمئناً میتواند در کسب بینش بیشتر نسبت به ویژگیهای شخصی کاربر و مدلسازیهای پیشبینیشده کمک کند. البته بسیاری از برندها سعی میکنند که رضایت کاربران خود را در کسب دادههای فردی آنان به دست آورند اما از ۲۵ ماه می و با اجرای GDPR، به نظر میرسد که هدفگذاری متنی بهترین انتخاب باشد.
۶-هدفگیری نسل Z
در دهه گذشته تاکید زیادی بر هدفگیری هزاره سوم بود، اما در حال حاضر نسل Z هستند که پیشتاز جوامع میباشند. افرادی که در بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۶ متولد شدند، قدیمیترین اعضای نسل Y هستند که از دانشگاه فارغالتحصیل شدهاند و در حال تصمیمگیری برای دوران بزرگسالی خود هستند.
سال ۲۰۱۸ سالی است که تمرکز اصلی باید بر نسل بعدی مصرفکنندگان باشد. هدف قرار دادن نسل جوان بههیچعنوان کار سادهای نیست، آنان نسلی هستند که در دنیای ارتباطات جهانی به دنیا آمدهاند، جایی که اینترنت بخش مهمی از زندگی آنها است. آنان با تکنولوژی های پیچیده تر، برندهای کمتر شناخته شده و شگفت انگیزتری نسبت به پیشینیان هزاره خود، روبهرو هستند.
در چنین شرایطی برندها نیاز دارند که استراتژیهای بازاریابی خود را با نیازهای نسل Z و آن دسته از نسل Y که در سنین میانسالی قرار دارند، تطبیق دهند.
۷-بازاریابی محتوا
با توجه به مطالعات صورت گرفته از سوی سایت SmartInsights بازاریابان، استراتژی بازاریابی محتوایی را مهمترین استراتژی سال ۲۰۱۸ میدانند. بهطورقطع بازاریابی کردن بدون محتوا امکانپذیر نخواهد بود، بنابراین این امر که بازاریابی محتوا مهمترین استراتژی باشد چندان هم تعجبآور نیست. اما باید در نظر داشت که این استراتژی در حال اجرا است، بنابراین برای موفقیت باید فراتر از آن رفت.
۸-بازاریابی ویدئویی زنده
رسانههای اجتماعی، استفاده از بازاریابی ویدئویی زنده (live video marketing) را در سالهای اخیر بسیار جدی کردهاند. فیسبوک، اینستاگرام، یوتیوب و توییتر همه از پخش زنده ویدئو پشتیبانی میکنند و Periscope به یک پلتفرم حیاتی برای روزنامهنگاران، گیمرها و طیف وسیعی از انواع مخاطبان مختلف تبدیلشده است. بر اساس گزارش شبکه ویژوال سیسکو در سال ۲۰۱۶، ویدئوها بیش از دوسوم از کل ترافیک اینترنت را به خود اختصاص میدهند که پیشبینی میشود این میزان تا سال ۲۰۲۰به ۸۲ درصد برسد. برندها و کسبوکارهایی که بهطور مستقیم با مصرفکننده در ارتباط هستند نیز، در حال استفاده از قابلیتهای ویدئوهای زنده میباشند، اما سال ۲۰۱۸ میتواند فرصت مناسبی برای برندها و کسبوکارهای B2B برای استفاده از وبینارهای آنلاین و استراتژیهای بازاریابی خودکار وبینار باشد.
۹-رابط کاربری سایت
با استفاده از ابزارهایی مانند Google Home و Amazon Echo در اغلب کشورها (البته این ابزار در ایران قابلدسترسی نیستند)، زمان بهرهگیری از رابط کاربری (conversation UI)همینالان است. این روند در سال ۲۰۱۸ با قدرت بیشتری ادامه مییابد، بهطوریکه این فناوری بهبودیافته و مردم به برقراری ارتباط کلامی با ابزارهای دیجیتال در زندگی خود راحتتر برخورد میکنند.
منظور از بهبود این فناوری، هرگونه روشی است که برای طراحی رابطهای کاربری سایت موردنیاز است، از طراحی قسمت جستوجوی سایت گرفته تا روشهایی که برای فراخوانی محتوای سایت استفاده میشود.
۱۰-قیف بازاریابی پویا
با توجه به اینکه اجرای GDPR استفاده از اطلاعات شخصی را دشوار میکند، بازاریابان باید با اطلاعاتی که از کاربران خوددارند، در سال ۲۰۱۸ بیشتر کار کنند. ترغیب کاربران به قیفهای فروش از پیش تعیینشده در حال حاضر وجود دارد و یادگیری ماشین نیز امکانات بیشتری را در سال جاری در اختیار قرار داده است.
هنگامیکه کاربران در سایت اجازه استفاده از دادههای خود را میدهند، میتوان قیفهای فروش پویا ایجاد کرد که با اقدامات قبلی نیز سازگار باشد. بنابراین، بهجای آنکه کاربران بهطور تصادفی در مسیر فروش محصولات سایت قرار گیرند، میتوان با استفاده از قیف فروش محتوای کاملاً منطبق با نیاز کاربر را به او ارائه کرده و آن را در مسیر درست دستیابی به محصول موردنظرش قرار داد.
برای برخی از کاربران این قیف ممکن است بررسی یک محصول خاص باشد، درحالیکه برخی دیگر ممکن است با یک پیشنهاد ویژه وسوسه شوند. با یک رویکرد پویاتر به این نوع بازاریابی، یادگیری ماشین میتواند کمک کند تا محتوای متقاعدکننده در هر مرحله از فرآیند فروش در اختیار کاربر قرار داده شود.
چهار رویه بازاریابی جالب بعدی
1. بازاریابی نفر به نفر
مزایای ارائه شده توسط فناوریهای امروزی و دادههای آنلان بدین معناست که شرکتها و برندها بر آنند تا هرچه بیشتر از سمت بازریابی فراگیر و عمومی به سوی بازاریابی نفر به نفر حرکت کنند، یعنی از مشتریگرایی انبوه به بازاریابی نفر به نفر در سطح انبوه.
ما در این رابطه درباره سفارشیسازی صحبت نمیکنیم، عاملی که محصولات را با درخواستهای هر مشتری متناسب میسازد، بلکه منظورمان متناسبسازی برخی از محصولات خاص با گروههایی خاص از مشتریان است.
مشتریان خواهان ارزش و تضمین فردی میباشند. وقتی که آنها این دو مورد را به دست میآورند، در آن زمان شاهد بازاریابیای خواهیم بود که در واقع بسیار خوب میباشد. با تکنولوژیهایی که در حال حاضر موجود میباشند، در واقع میتوانیم این سرویس فرد به فرد را هم در ارائه محتوا و هم در ارائه خدمات و در تنوعی از سایر عوامل متفاوت آغاز کنیم.
2. تحلیلهای قابلپیگیری
تاکنون تحلیل اطلاعات و دادههای آنلاین زمانبر بود، کارشناسان آمار مجبور بودند دادهها را به نمودار تبدیل کنند تا بدین طریق قابل استفاده شده و شرکتها هم بتوانند آنها را پیگیری و مورد استفاده قرار دهند. اما امروزه با معرفی تحلیلهای بلادرنگ و همچنین ابزارهای خردسازی و مصورسازی دادهها، بازار و تجارت میتوانند بسیار بهتر و سریعتر آنها را بفهمند.
معنای مسئله فوق برای بازار سرمایه این است که شرکتها قادر شدهاند تا با سرعت بیشتری در فضای بازاریابی حرکت کنند- آنها میتوانند آگاهانه و به موقع تصمیمگیری نموده و استراتژیهای بازاریابی با سرعت عمل بالاتری را خلق نمایند. آنها قادر به نشان دادن عکسالعمل میباشند، به ویژه اگر قرار باشد مشکلی رخ دهد.
3. تمرکز بر سفر مشتری
بازاریابانی که عملکردشان به روز و مدرن است بازاریابانی هستند که میدانند ترکیب زندگی فیزیکی و دیجیتال ما به تمامی اشکال بسیار پیچیده و توقفناپذیر در حال ادامه یافتن است. بنابراین آنها به دنبال راههایی هستند که فرصتهای بازاریافتی را از دو طریق فیزیکی و سنتی و روشهای دیجیتال ایجاد میکنند.
بنابراین بازاریان باهوش در سال 2015 آنهایی هستند که به تک کانال گفتگو توجه کمتری دارند و خود را متوجه کل سفر مشتری میسازند، سفری که امروزه اغلب شامل تعامل با مردم در تمامی کانالهای موجود در مسیر به سمت تغییر و دگرگونی میباشد.
امروزه تمرکز از سنجش و اندازهگیری تغییر به سمت فهم و درک سفر مشتری معطوف گردیده است. اگر سفر مشتری را درک کنیم، در واقع قادر خواهیم بود تا به دو حوزه دیجیتال و فیزیکی نگاه کنیم و از این طریق بفهمیم که مردم چگونه خرید میکنند و یا این که چگونه برندهایمان را تجربه و لمس میکنند.
مثلاً مردم برای خرید به فیسبوک نمیروند، اما از طریق تعامل با چند نفر در یک پست، فیسبوک بر خرید آینده آنها تاثیرگذار خواهد بود. بنابراین تمرکز بر سفر مشتری مهمتر از تمرکز بر بهینهسازی تغییر و دگرگونی کانالی خاص خواهد بود.
4. تجارب بیوقفه مشتریان
یکی از مشکلات اصلی شرکتهای که به صورت آنلاین و آفلاین فعالیت دارند، تجارب از همگسیخته و غیرقابل قبول مشتریان است. سال 2015 برندهایی را به خود میبیند که ارائه کننده خدماتی هستند که مشتریانشان از یکپارچگی بیشتری برخوردارند.
این تغییر نیازمند کاهش در ایجاد زیرمجوعهها و همچنین همکاری داخلی بیشتری میباشد. تشخیص این موضوع که مشتریان آنها را یک وجود واحد میبینند برای شرکتها و برندها مفهومی کلیدی و مهم میباشد، بنابراین اگر بخشهای مختلف از یک شرکت به صورت متفاوت از هم عمل نمایند یا اگر بخشی مجزا از شرکت به فعالیت بپردازند، مشتریان ناگزیر، دشواریها، خدمات فاقد کیفیت و کارایی، ناامیدی و …. را تجربه خواهند نمود.
منبع:
وب سایت فرادرس
وب سایت وب رمز
وب سایت دارکوب
وب سایت دناکو
پاسخ دهید