اهمیت سرمایه گذاری روی استارت آپ ها در چیست ؟ چه راه هایی برای به دست آوردن سرمایه برای استارت آپ ها وجود دارد ؟ چگونه می توان بر روی استارت آپ ها سرمایه گذاری کرد ؟ چه نوع استارت آپ هایی ارزش سرمایه گذاری را دارند ؟ مراحل سرمایه گذاری در دنیای استارتاپی کدامند ؟ انواع سرمایه گذاران استارت آپ در ایران کدامند ؟ در این مقاله از وب سایت توسعه تجارت دلیران دنا (دناکو) این موضوع بررسی می شود.
سرمایه گذاری روی استارت آپ ها
سه راه اصلی برای به دست آوردن سرمایه
1-از جیب خودتان مایه بگذارید! (سرمایه شخصی)
به این روش از سرمایه گذاری که شما به اصطلاح از جیب خودتان خرج میکنید سرمایهگذاری شخصی میگویند. البته الزامی هم نیست که حتما پول خودتان باشد. میتوانید از دوستان و آشنایان و خانواده خودتان هم کمک بگیرید. سرمایهای که شما از طریق سرمایه شخصی به دست میآورید ممکن است حتی مبلغ خیلی بالایی نباشد اما حداقل هزینههای ضروری و اساسی شما مثل هزینه راهاندازی وبسایت یا خرید مواد اولیه (اگر لازم باشد) را تامین کند. بازاریابان و کارآفرینان متخصص به این اعتقاد دارند که هرچه یک استارت آپ بتواند هزینههای خودش را از طریق سرمایه شخصی تامین بکند به هماناندازه قویتر بوده و شانس بیشتری برای موفقیت دارد. اما باید بخاطر داشته باشید که فرایند سرمایه شخصی کمی کند است چون معمولا سرمایه شخصیای که افراد دارند آنقدر زیاد نیست که بتوانند کارها را خیلی سریع پیش ببرند و باید به مرور زمان از آن استفاده کرد.
2-از بیرون هم کمک بگیرید! (وام و سرمایه بیرونی)
سرمایه بیرونی همان قرض است که شما میگیرید و بعد از مدتی آن را پس میدهید. معمولا استفاده از سرمایه بیرونی (به جای سرمایه شخصی) کمی سریعتر و راحتتر است چون مجموعهها و سازمانهای زیادی وجود دارند که این کار را انجام میدهند (مثل صندوقهای مالی یا بانکها). دناکو. اما باید به آن دقت کنید که مبلغی که شما به عنوان بدهی میگیرید در چه راهی خرج میشود؟ یادتان باشد که بدهی و وام زمانی بیشترین بازده را دارند که در خدمت کسب درآمد و بازپرداخت وام (یا بدهی) باشند ویا به بیان بهتر وام و بدهی تنها زمانی کارساز هستند که به نوعی به سود یا بازده مالی تبدیل شده و در پس دادن همان بدهی کمک کنند. در غیر این صورت ممکن است بیشتر از آن که به شما کمک کنند، به شما لطمه بزنند.
3-به داشتن شریک فکر کنید (شراکت در سهام)
شراکت در سهام یعنی شما سرمایهای را از یک شخص یا مجموعه دریافت میکنید و به ازای سرمایهای که گرفتهاید بخشی از سهام استارت آپ خودتان را به آن شخص یا مجموعه واگذار میکنید. تعداد افراد یا سازمانهایی که حاضر باشند با چنین شرایطی سرمایهای در اختیار شما بگذارند خیلی کم است اما کارآفرینان علاقه خاصی به این روش دارند چون که در این روش، نیازی نیست که شما سرمایه دریافتیتان را در مدتی کوتاه بصورت یکجا یا قسطی پس بدهید. معمولا شرکتها و مجموعههایی از گزینه شراکت در سهام استفاده میکنند که کسب و کارشان برای کسب درآمد نیاز به زمان نسبتا طولانی داشته باشد. چرا؟ چون صاحب چنین استارت آپی نمیتواند تمام هزینههای اولیه را با چندین وام و بدهی برطرف کند. مزیت شراکت در سهام این است که زمانی که شما شخص دیگری را به عنوان سهامدار وارد استارت آپ خودتان میکنید در حقیقت از بازار و از تجربه و تخصص او هم میتوانید استفاده کرده و رشد سریعتری داشته باشید. اما عیب بزرگ آن عبارت است از این که شما مجبورید مالکیت بخشی از استارت آپ خودتان را به کس دیگری بدهید.
مسیر مناسب جذب سرمایه کدام است؟
سرمایهگذاری روی یک استارت آپ راهها و روشهای زیادی دارد و یک کارآفرین خبره باید تمام این راهها را برای گامهای مختلف استارت آپ خودش بررسی و انتخاب کند یعنی هیچ لزومی ندارد که یک روش سرمایهگذاری را انتخاب کرده و تا آخر با همان روش جلو بروید. در کل کارآفرینان بین این روش ها، روش سوم(شراکت در سهام) را به بقیه ترجیح میدهند. اما این گزینه برای همه کارآفرینان در دسترس نیست پس به عنوان کارآفرین، سرمایه شخصی و وام (سرمایه بیرونی) در مراحل اولیه بهترین گزینههای شما هستند.
چطور می توان روی استارت آپ ها سرمایه گذاری کرد؟
استارت آپ در حقیقت نوعی از شرکت است که نوپا میباشد و با یک ایده اولیه کار خود را شروع میکند؛ ولی با سرعت رشد کرده و سریع به درآمد میرسد. از معروف ترین استارت آپ های دنیا میتوان به گوگل، مایکروسافت و اپل اشاره کرد. استارت آپ با یک ایده ناب و خلاق شکل میگیرد.
آیا ایده منحصربهفرد به تنهایی میتواند ضامن موفقیت یک استارت آپ باشد؟
خیر. ایده قدم اول است و پسازآن راهی طولانی برای رسیدن به مقصد موفقیت وجود دارد، درنتیجه قدمهای بعدی نیز مؤثر هستند.
یکی از این قدمهای مهم، سرمایهگذاری است تا با استفاده از سرمایه و فراهم آوردن امکانات لازم بتوان ایده ذهنی را به مرحله تجاری شدن و درآمدزایی رساند.
نحوه سرمایهگذاری در استارتاپ ها باید به روش مناسبی صورت پذیرد تا ایده اولیه به ثمر برسد و کارآفرین و سرمایهگذار به سود زیادی دست پیدا کنند. در این مقاله سعی کردهایم نکاتی مهم در مورد سرمایهگذاری در استارتاپ ها و شیوههای مختلف حمایت از استارت آپ ها را به شما معرفی کنیم.
سرمایهگذاری شخصی:
در موارد معدودی برخی از کارآفرینان، سرمایه لازم برای ادامه کار را دارند و یا به دلیل اینکه ایده اشان کم سرمایه است نیازی به حمایت مالی ندارند.
روشهای زیادی برای سرمایهگذاری در استارتاپ ها وجود دارد، مثل، سرمایه شخصی، کمک مالی از دوستان و آشنایان، سرمایهگذاری سرمایهگذاران کلان یا خرد، وامهای بانکی، سرمایهگذاری جمعی و …
شاید بهترین گزینه این باشد که یک سرمایهگذار بزرگ در استارت آپ سرمایهگذاری کلان کرده و خیال کارآفرین از تأمین منابع مالی آسوده باشد و دغدغه فراهم کردن پول لازم برای هزینههای کسب وکار را نداشته باشد؛ اما واقعیت چیزی غیرازاین است.
اکثر استارت آپ ها با سرمایهگذاری شخصی شروع به کار میکنند. معمولاً سرمایهگذاران بر روی ایدههایی که هنوز اجرایی نشده است ریسک نکرده و سرمایهگذاری نمیکنند.
به روش سرمایهگذاری از جیب خود کارآفرین، سرمایهگذاری شخصی میگویند. البته لزومی ندارد که حتماً پول خود کارآفرین باشد، وی میتواند روی کمک دوستان و خانواده خود هم حساب باز کند. در این روش خبری از سرمایهگذاران نیست. سرمایه شخصی میتواند هزینههای اولیه مثل ایجاد وبسایت یا خرید مواد اولیه را پوشش دهد.
چطور می توان فرصت های کارآفرینی را تشخیص داده و از آن ها استفاده کرد ؟
درصورتیکه کارآفرین سرمایه بیشتری داشته باشد حتی برای تبلیغات و بازاریابی نیز نیازی به گذاشتن وقت و جذب سرمایهگذار ندارد و تمام تمرکز خود را در اجرا و عملی کردن ایده خود میگذارد.
در اکثر مواقع استارت آپ هایی که با سرمایه شخصی پیش میروند زودتر به موفقیت میرسند. البته این نکته را باید در نظر بگیرید که فرآیند استفاده از سرمایه شخصی کمی کند است؛ زیرا در اغلب اوقات افراد بهاندازهای سرمایه ندارند که تمامکارها را بتوانند با سرعت پیش ببرند و امکانات لازم را برای خود و تیمشان فراهم کنند.
همچنین سرمایه شخصی همیشه بهصورت نقد نیست و گاهی شامل داراییهای افراد مانند ماشین، خانه، طلا و … میباشد که تبدیل کردن آن به پول نقد پروسهای زمانبر است و بهصورت آنی در دسترس قرار نمیگیرد.
اگر کارآفرینی از سرمایه شخصی خود استفاده کند، به این دلیل که هزینههای اساسی استارت آپ را خود به عهده گرفته و تا جای مورد قبولی کار را پیش برده، میتواند برای ادامه راه از سرمایهگذار کمک بگیرد و درواقع در جلب اعتماد سرمایهگذار برای یک استارت آپ آماده یا حتی نیمه آماده موفق خواهد بود.
اینکه شما یک ایده خام پیش روی سرمایهگذار نمیگذارید و تا بخشی از راه را با حساب شخصی خود رفتهاید میتواند انگیزه سرمایهگذاری در سرمایهگذار را بالا ببرد.
تا زمانی که شما روی ایده خود زمان نگذارید و زحمت نکشید و کار خود را باور نکنید دیگران نیز شمارا باور نخواهند کرد و این خود مانعی برای جذب سرمایهگذار است. سرمایه گذاران تمایل دارند تلاش کارآفرین برای محقق شدن ایده را ببینند و این را نشانهای برای موفقیت حتمی استارت آپ میدانند.
سرمایه بیرونی:
گاهی سرمایهگذاری در استارتاپ ها از طریق منابع بیرونی انجام میشود. منابع بیرونی همان قرض است که کارآفرین پس از مدتی باید آن را به صاحب حقیقی یا حقوقیاش برگرداند. استفاده از سرمایه بیرونی کار راحتی است و با سرعت بالایی همراه است زیرا معمولاً افراد یا مؤسساتی هستند که این کار را برای شما انجام دهند (مثل مؤسسات مالی و یا بانکها).
اگر کارآفرینی برای پیشبرد اهداف استارت آپی خود تن به قرض و وام میدهد باید آن را درست و بهجا هزینه کند و آن را در فعالیتهای پیشپاافتاده هدر ندهد و درواقع قرض خود را درزمینه کسب درآمد بیشتر هزینه کند. (بهعنوانمثال اگر قصد راه اندازی رستوران را دارد با پول قرض گرفته شده، گاز و فر و تجهیزات آشپزخانهای که میلیونها تومان هزینه دارند را تهیه کند و هر چه سریعتر کسب و کار خود را راه بیاندازد و با پول وام حقوق افراد تیم را پرداخت نکند) دناکو
وام زمانی کارساز است که به سود یا بازده مالی تبدیل شود و علاوه بر کسب درآمد بیشتر بتوان از خودش، خودش را پرداخت کرد.
شراکت در سهام:
سرمایهگذار با متقبل شدن بخشی از هزینهها و حمایت مالی از استارت آپ در سهام آن شریک میشود. به نسبت پولی که سرمایهگذاری میشود، سهام استارت آپ به نام سرمایهگذار میشود.
سرمایهگذاران خیلی به این شیوه تمایلی ندارند زیرا ممکن است ایده با موفقیت روبهرو نشود و سهام استارت آپ نتواند سرمایه هزینه شده آنان را جبران کند ولی در مقابل کارآفرینان از این روش استقبال زیادی میکنند زیرا مجبور نیستند بدهی خود به حامی مالی اشان را در کوتاهمدت و یا بهصورت قسطی پرداخت کنند و همین مسئله باری از روی دوششان کم میکند.
زمانی که سرمایهگذار در سهام شریک میشود جزئی از تیم شده است و کارآفرین میتواند از وی بهعنوان یک نیروی متخصص و باتجربه استفاده کند. این روش معایبی هم دارد و آن اینکه کارآفرین مجبور است تا انتهای کار با شخص یا اشخاص دیگری سهیم باشد و استقلال خود در تصمیمگیری و اجرای برنامه را محدود کند و گاهی ممکن است اختلافهایی در این زمینه بروز کند که ادامه کار را برای طرفین مشکل کند.
البته شراکت در سهام معمولاً در استارت آپ هایی انجام میگیرد که دارای پروژه طولانیمدت هستند و برای طی مسیر خود نمیتوانند با گرفتن وام و قرض هزینههای خود را پرداخت کنند.
انواع سرمایهگذارها
سرمایهگذاران با توجه به روش و فاز سرمایهگذاری و میزان سرمایه به سه دسته تقسیم میشوند:
-فرشتگان سرمایهگذار: این سرمایهگذاران معمولاً در فازهای اولیه (مرحله هسته) به حمایت مالی از استارت آپ ها میپردازند. میزان سرمایه گذاری در این مرحله از لحاظ رقمی خیلی بالا نیست.
-شتابدهندههای استارت آپ: این سرمایهگذاران نیز در فازهای اولیه شروع به سرمایهگذاری میکنند و علاوه بر سرمایه، امکانات، محل کار، مشاوره، متخصص و … را نیز برای استارت آپ ها فراهم میآورند. آنها در قبال سرمایهگذاری خود در سهام استارت آپ شریک میشوند.
-شرکتهای سرمایهگذار خطرپذیر: این شرکتها در فازهای بالاتر شروع به سرمایهگذاری با مبالغ بالا میکنند. این شرکتها باید دارای سایت باشند و معمولاً زمینههای موردعلاقه خود برای سرمایهگذاری را در سایتشان منتشر میکنند. کارآفرینان نباید به شرکتهای سرمایهگذاری که فاقد سایت هستند اعتماد کنند.
چه نوع استارتاپ هایی ارزش سرمایه گذاری دارند؟
باتوجه به چرخه و مراحل رشد استارتاپ مشخص است که هر استارتاپی برای موفقیت نیاز به سرمایه دارد و بدون شک یکی از عوامل مهم موفقیت در استارتاپ جذب سرمایه مناسب در زمان و مرحله مناسب است. از فعالیت های مهم وکلیدی سرمایه گذار نیز شناسایی، ارزیابی، ارزش گذاری و راستی آزمایی استارتاپ های موجود در بازار است. اما سوالی که وجود دارد این است که چه نوع استارتاپ هایی ارزش سرمایه گذاری دارند؟ یا به نوعی استارتاپ باید چه ویژگی هایی داشته باشد تا از منظر سرمایه گذاران جذاب باشد؟
در ایران نیز سرمایه گذاری روی استارتاپ ها هرچند در حال توسعه و رشد می باشند اما توجه به این نکته ضروری است که حلقه ای از این اکوسیستم به نام سرمایه گذاری خطرپذیر است. در صنعت سرمایه گذاری خطرپذیر آسیب هایی وجود دارد که می توان به ناقص بودن زنجیره تأمین مالی استارتاپ ها، نبود فرهنگ سرمایه گذاری خطر پذیر، برخورد با استارتاپ ها شبیه به کسب و کارهای کوچک و متوسط توسط سرمایه گذارن، عدم وجود فرشتگان سرمایه گذاری، تغییر و ناپایداری مدیریت و سیاستهای دولتی و برخورد یکسان با طرح های متفاوت اشاره کرد، که با توجه به جدید بودن این اکوسیستم در ایران، نقش این مشکلات پررنگتر است. لذا امروزه شاهد وقوع پدیده ای به نام جذب سرمایه گذار هستیم که تمام استارتاپ ها بیش از آنکه به دنبال جذب مشتری باشند تمام تمرکز و برنامه کسب و کارشان معطوف به جذب سرمایه گذار و شرکت در جلسات ارائه به سرمایه گذار و ارائه به داوران در مسابقات مختلف کسب و کار گشته است، پس شاید بزرگترین فعالیت یک استارتاپ در این قسمت باید شناسایی، جذب و نگهداری مشتری و کاربرانش باشد و بدون شک استارتاپ پرمشتری، سرمایه گذار فربه پیدا خواهد کرد.
لذا مرز بین شکست و موفقیت یک استارتاپ یک راهکار است، که شما چقدر خوب می دانید مشتری شما چه مشکلاتی دارد، دردها و نیازهای مشتری را درست شناسایی کرده اید و آن چیز که آنها دوست دارند داشته باشند را می شناسید. برای اینکه استارتاپ شما ارزش سرمایه گذاری داشته باشد شاید نیازی نباشد که در زمینه دانش استارتاپی و حوزه مربوطه متخصص شوید، اما باید در مورد کاربران و مشتریانتان متخصص شوید.
این نکته مهم است که محصول یک استارتاپ، سایت یا اپلیکیشن یا یک محصول فیزیکی نیست بلکه محصول استارتاپ یک مدل کسب و کار است، مدل کسب و کاری که سودده، تکرار پذیر و گسترش پذیر باشد. پس مهمترین فعالیت استارتاپ جستجو است و چیزی که در استارتاپ مهم است این است که بتواند به سرعت رشد کند. بدون شک سرمایه گذاران به شکل مثبتی تحت تأثیر کارآفرینانی قرار می گیرند که از اطلاعات کافی برخوردار بوده و هنگام درخواست سرمایه، آمادگی لازم را دارند. هنگام تلاش برای تضمین تأمین منابع مالی از یک سرمایه گذار حرفه ای مخاطره پذیر یا سرمایه گذاران خصوصی و فرشتگان، طرح کسب و کار مکتوب همیشه به عنوان فرصتی برای ملاقات چهره به چهره مورد استفاده قرار می گیرد. نوعاً، زمان یک کارآفرین برای ارائه طرح کسب و کار کاملاً محدود است. هنگام ارائه این طرح به یک کمیته سرمایه گذاری، زمان تخصیص یافته معمولاً بیش از ۱۵ تا ۲۰ دقیقه نیست و در بعضی از مجامع، این محدوده زمانی فقط پنج یا شش دقیقه است. لذا هنگام به وجود آمدن این فرصت، یک کارآفرین باید آمادگی کافی را در این زمینه داشته باشد. بسیار مهم است که تمرین، تمرین و تمرین بیشتری در این زمینه صورت گیرد. نباید مخاطبین را درگیر یک توضیح طولانی درباره تکنولوژی هایی که کالا یا خدمت مذکور بر آن استوار است نماییم. ظرف چند دقیقه، بخش اعظمی از مخاطبین و به همین ترتیب، شانس کارآفرین برای تأمین منابع مالی مورد نیاز برای سرمایه گذاری جدید از بین خواهد رفت. دناکو
یک سرمایه گذار به منظور بررسی اینکه یک استارتاپ ارزش سرمایه گذاری دارد ، عوامل مهمی را در نظر می گیرد بدون شک تیم، بازار، محصول، مدل کسب و کار تمام از عوامل مهمی است که در صورتی که درست و بهینه باشند ارزش استارتاپ را به منظور سرمایه گذاری بالاتر می برد در کنار این عوامل شاخص های کلیدی نیز وجود دارد که منجر به بررسی ساده تر این مقوله می شود، برای مثال Burn rate نشاندهنده این است که یک استارتاپ با چه سرعتی پول هزینه می کند این متریک نشان می دهد که راندهای بعدی سرمایه گذاری چه زمانی باید انجام گیرد و اینکه سرمایه گذار فعلی چه میزان باید در پرداخت پول سریع باشد. یا Activation rate نشانگر این است که چه تعداد کاربر در وب سایت یا اپلیکیشن شما مشغول شدند، بسته به نوع استارتاپ شما می تواند چیزهای متعددی باشد، مثلا تعداد کلیک، زمان ماندن روی وب سایت، صفحات دیده شده، دانلود ها. شاخص های زیاد دیگری نیز وجود دارد که هر استارتاپ باید بداند و هر روز بررسی کند چون بدون شک جزء عوامل مهم برای سنجش ارزش استارتاپ است.
مراحل سرمایه گذاری در دنیای استارتاپی
مرحلهی صفر : بذرمایه (سرمایهگذاری اولیه / seed funding)
بذرمایه، از لغت ” بذر” گرفته شده است و اینگونه تعریف میشود: سرمایهای که برای شروع (گسترش) کسبوکار شما تخصیص داده میشود. اگر کسبوکار بالغ را به مثابه یک درخت بالغ در نظر بگیریم، seed funding مرحلهی کاشت و پرورش دانه به حساب میآید. صاحبان ایده معمولا این هزینه را صرف تشکیل یک تیم حرفهای، تحقیقات ابتدایی بازار، طراحی محصول نهایی و شناسایی کاربران و مشترای حداقلی میکنند. این سرمایه، معمولا ممکن است از جانب مالکان کمپانیهای بزرگ، از دوستان و خانواده و یا دیگر سرمایهگذاران تامین شود.
در این مرحله، معمولا مبلغ سرمایهگذاری چندان بالا نیست؛ چراکه کسبوکار همچنان در مرحلهی ایده و یا مرحلهی مفهومی است. پرداخت این بودجه از جانب سرمایهگذاران معمولا با کسب درصدی از سهام کسبوکار همراه است؛ یعنی سرمایهگذار در ازای پولی که هزینهی ایده و طرح شما میکند، درصدی از سهام کسبوکار را به خود اختصاص میدهد؛ اگرچه معمولا درصد سهام درخواستی در این مرحله، چندان زیاد نیست.
سرمایهگذاران، اغلب بذرمایه (سرمایهگذاری اولیه) را یک سرمایهگذاری خطرپذیر میدانند. بنابراین این حرکت سرمایهگذار، نشاندهندهی یک تعهد معنیدار و ملموس از خود به منظور کسب موفقیت در کسب و کار است.
برای کسب موفقیت در تامینمالی مرحلهی بذر، انجام گامهای زیر ضروری است:
-توجیه طرح و ایده (وجود بازار کافی برای طرح و ایده + طرحهای کسب درآمد)
-بدست آوردن مشتریان اولیه
-دریافت بازخورد
-تغییر – بهبود
-شروع استارتاپ با تکیه بر منابع داخلی و عدم توجه به منابع بیرونی
-مراجعه به اطرافیان و ارائهی طرح به آنها جهت دریافت حمایتهای حداقلی
مرحلهی یک: سرمایهگذاری سطح A
سرمایهگذاری سری A، معمولا اولین سطح اصلی سرمایهگذاری به حساب میآید و این، زمانی است که VCها (سرمایهگذاران خطرپذیر) درگیر موضوع میشوند دناکو (اما در مورد برخی استارتاپهای پیشگام فناوری، VCها ممکن است در مرحلهی بذرمایه هم ظاهر شوند).
این مرحله از سرمایهگذاری، اولین زمانی است که شرکت یا استارتاپ ارزشگذاری میشود. شرکت، هنگامی وارد مرحله سرمایه گذاری سری A میشود که حجم سرمایهگذاری خطر پذیر روی آن به رقمی بین 2 تا 10 میلیون دلار رسیده باشد. در ایران این رقم تقریبا بین ۵۰۰ میلیون تا ۵ میلیارد تومن است. در عوض، برای این تامین مالی، باید سهامی بین ۲۰ تا ۳۰ درصد را در اختیار سرمایهگذار قرار دهد (اگرچه برخی سرمایهگذاران میتوانند این رقم را تا ۵۰ درصد افزایش دهند).
در این سطح، داشتن یک طرح برای توسعهی یک مدل کسبوکار که سود بلندمدت را ایجاد کند، مهم است. بنیانگذاران معمولا با استفاده از این تامین مالی، کارهای زیر را انجام میدهند:
بهینهسازی محصول
گسترش تیم
ارائهی محصول در بازارهای مختلف
شناسایی دقیقتر کاربر و گسترش بازار محصول
مرحلهی دو: سرمایهگذاری سطح B
سرمایهگذاری سری B، دورهی پیشرفتهای از سرمایهگذاری است که استارتاپ ، مبالغ بیشتری سرمایه از VCها دریافت میکند و حتی این امکان محتمل است که نهادها و ارگانهای بزرگ وارد چرخهی سرمایهگذاری شوند. این سرمایهگذاری زمانی صورت میگیرد که استارتاپ خود را ثابت کرده باشد و برای ادامهی مسیر رشد، نیاز جدی به دریافت سرمایه دارد. مبلغ این سرمایهگذاری معمولا بین ۵ تا ۱۰ میلیون دلار برآورد میشود. این مبلغ در ایران در حدود ۵ تا ۵۰ میلیارد تومان است. در عوض برای این تامین مالی، سرمایهگذاران سری B، معمولا تا یک سوم سهام استارتاپ را دریافت می کنند که به تناسب، موجب رقیق شدن مالکیت سرمایهگذاران سری بذری و A میشود.
با این دوره از سرمایهگذاری، استارتاپ (شرکت) در گروه استارتاپهای اصلی قرار میگیرد. تا زمانی که استارتاپ به این دورهی مالی برسد، معمولا محصول خود را درک کرده و جایگاه خود در بازار را شناخته و کشش کافی در بازار دارد؛ بنابراین به حد مطلوبی از درآمد رسیده است. پس منطقا سرمایهگذاری این سطح، صرف افزایش تولید و گسترش بازاریابی جهت دریافت حجم بیشتری از بازار موجود میشود.
از دیگر کارهای حائز اهمیت در سرمایهگذاری سطح B – که الزاما باید انجام شوند – میتوان از ‘افزایش سطح دقت و مراقبت’ ، ‘تولید گزارش تحلیلی’ و ‘مشورت با مراجع قانونی’ یاد کرد. از لحاظ فرآیندها و بازیکنان کلیدی، سری B شبیه سری A است. سری B اغلب توسط بسیاری از افراد حاضر در سری A هدایت میشود. تفاوت سری B، اضافه شدن موج جدیدی از دیگر شرکتهای سرمایهگذار ریسکپذیر است که در سرمایهگذاری در این مرحله تخصص دارند.
مرحلهی سه: سرمایهگذاری سطح C
در سرمایهگذاری سطح C، سرمایهگذاران پول را به کسبوکارهای موفق تزریق میکنند و در تلاش بازگشت دو برابر این مبلغ هستند. سری C، فاز تکمیل کردن استارتاپ است و البته رشد با سرعت بیشینهی خود در حرکت است به طوری که مبالغ یک رقمی سرمایه، تبدیل به صدها میلیون میشود. در حقیقت، استارتاپ به ساحل مقصد خواهد رسید.
گاهی سرمایهگذاری سطح C جهت خرید یک شرکت دیگر نیز ممکن است استفاده شود. از آنجا که در سری C ، ریسک در کسبوکار کمتر میشود، سرمایهگذاران بیشتری وارد بازی خواهند شد. در سری C، گروههایی مانند صندوقهای حمایتی، بانکهای سرمایهگذار، شرکتهای سرمایهگذار خصوصی و گروههای بزرگ بازار به لیست سرمایهگذاران اضافه خواهند شد. مبلغ این سرمایهگذاری در ردهی ۱۰+ میلیون دلار قرار میگیرد.
روشهای جذب سرمایه در استارتاپ ها
عوامل مهمی در راهاندازی پروژههای استارتاپ دخلالت دارند. در بین تمامی این موارد، ایده جدید و جذب سرمایه از بقیه مهمتر است. خلق ایده ناب به این راحتیها هم نیست. اما کارآفرینان زیادی بودهاند که در کنار داشتن ایده خوب باز هم نتوانستهاند روش مناسبی برای جذب سرمایه برای استارتاپ خود پیدا کنند و به همین دلیل شکست خورده اند. ببینید از میان روشهای جذب سرمایه زیر کدام بیشتر به درد استارتاپ شما می خورد و همان را در پیش بگیرید:
۱. پیدا کردن سرمایهگذار
در این روش، پس از اینکه تمامی مقدمات راه اندازی استارتاپ خود را پشت سر گذاشتید و نوبت به تولید و معرفی محصول یا سرویستان رسید، اکنون باید سرمایه گذار یا سرمایه گذارانی را متقاعد کنید که در استارتاپ شما سرمایه گذاری کنند. اگر ایده پشت استارتاپ خود را به خوبی معرفی کنید احتمال اینکه سرمایه گذاران با محصولات شما آشنا شده و از این طریق جذب شوند زیاد است. گاهی اوقات ممکن است یک ایده به قدری جذاب و ناب باشد که حتی افراد تازه کار هم بتوانند سرمایه گذاران بزرگ را جذب کنند.
در واقع سرمایهگذاران، کاری به غیر از سرمایهگذاری بلد نیستند، این افراد و شرکتها دائم به دنبال ایدههای ناب و درجه یک هستند تا سرمایه خود را به گردش بیاندازند، به همین دلیل اگر در تبلیغ و اطلاع رسانی برای استارتاپ خود به خوبی عمل کرده باشید احتمال زیادی وجود دارد که ایده و فکر جدید شما مورد توجه سرمایهگذاران قرار گیرد و آنها به شما پیشنهاد سرمایهگذاری بدهند.
۲. جذب سرمایه از طریق شتابدهنده ها
شتابدهنده استارتاپ یا به اختصار شتابدهنده از ابتدای کار یک استارتاپ آن را تحت پوشش خود در میآورند و برای این کار از میان شرکت کنندگان، پس از مدتی کوتاه مورد ایدهای برگزیده و به عنوان استارتاپ انتخاب میکند. شتابدهندهها با سرمایهگذاری اولیه بر روی یک شرکت نوپا، درصدی از مالکیت آن را در اختیار گرفته و در مقابل به گردانندگان پروژه آموزشهای لازم و خدماتی در مسیر ارزش آفرینی سریعتر و برای کسب موفقیت بهتر را خواهند داد.
۳. استقبال عمومی از ایدهها
ممکن است در ابتدای راه اندازی استارت آپ، سرمایه تان کم باشد. با این وجود باز هم می توان با همین مقدار، توجه عموم را به سمت خود جلب کرد. زمانی که سرمایه گذاران بدانند ایدهها و محصولات با استقبال عمومی مواجه شده اند، برای سرمایه گذاری ترغیب می شوند و می توانید جذب سرمایه کنید. مشتریان به یکباره به سمت ایدههای جدید حرکت نمی کنند بلکه نیاز به زمان دارد و با پشتکار می توان آنها را با خود همراه کرد.
انواع سرمایه گذاران استارت آپ در ایران
سرمایه گذاران استارت آپ در ایران را می توان با توجه به زمینه فعالیت و خدمات ارائه شده، به شرح زیر دسته بندی کرد:
الف) فرشتگان سرمایه گذار:
در ایران اشخاص حقیقی و حقوقی به عنوان فرشتگان سرمایه گذار جهت حمایت از کسب و کارهای نوپا فعالیت می کنند. رویدادهایی که با موضوع صنعت و کسب و کار برگزار می شوند، بهترین موقعیت ها برای ملاقات با سرمایه گذاران فرشته است.
ب) شتابدهنده ها:
با پیشرفت صنعت و ظهور کسب و کارهای کوچک در ایران تعداد زیادی از شرکت های شتاب دهنده جهت حمایت مالی از کسب و کارهای نوپا تشکیل شده اند. شناخت و انتخاب صحیح شتاب دهنده برای کسب و کارهای نوپا از اهمیت زیادی برخوردار است.
ب) صندوق نوآوری و شکوفایی:
صندوق های مذکور به موجب قانون حمایت از شرکت های دانش بنیان مصوب ۱۳۸۹، با هدف تامین مالی شرکت های دانش بنیان تاسیس شده و با سرمایه ای که از بودجه سالانه دولت و صندوق توسعه ملی تامین می شود، فعالیت می نماید. خدمات و تسهیلات صندوق در حال حاضر شامل تأمین منابع مالی یا ضمانتی مورد نیاز شرکت های دانش بنیان از جمله انواع وام، ضمانتنامه (شرکت در مناقصه، حسن انجام کار، پیش پرداخت) و لیزینگ (اجاره به شرط تملیک، فروش اقساطی) می باشد.
ج) صندوق های پژوهش و فناوری غیردولتی:
در آیین نامه اجرایی ماده ۴۴ قانون رفع موانع تولید رقابت پذیری و ارتقای نظام مالی کشور ایجاد و توسعه صندوق های پژوهش و فناوری مورد تاکید قرار گرفته است. صندوق های مذکور به ارائه خدمات مالی، سرمایه گذاری خطرپذیر در طرح های پژوهشی، سرمایه گذاری در توسعه شرکت های دانش بنیان و غیره می پردازند.
د) نهادهای حمایتی دولتی:
نهادهای حمایتی دولتی شامل معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری، ستادهای تخصصی فناوری کشور، پارک های علم و فناوری، مراکز رشد و دانشگاه ها می باشد. عمده حمایت های انجام شده توسط این نهادها، به صورت وام های کم بهره یا وام های بلاعوض از طریق کارگزارانی مانند بانک ها پرداخت می شود.
هـ) بانک ها:
برخی از بانک ها به عنوان اصلی ترین تامین کنندگان سرمایه، از کسب و کارهای نوپا حمایت می کنند. برای مثال بانک ملی به تاسیس نهادی به نام مرکز نوآوری اقدام کرده است که هدف آن حمایت از استارت آپ های حوزه فین تک است. بانک صنعت و معدن نیز در حمایت از بنگاه های کوچک و متوسط با اعطای تسهیلات فعالیت می کند.
و) بورس و فرابورس:
یکی از راه های سرمایه گذاری در استارت آپ ها، فروش سهام استارت آپ در فراخوان بورس است (IPO). با این حال به دلیل سخت بودن شرایط ورود به بورس برای شرکت های نوپا، شرکت فرابورس در حال عملیاتی کردن ابزار مالی جدیدی با عنوان صندوق های سرمایه گذاری جسورانه و بازار شرکت های کوچک و متوسط جهت تأمین مالی کسب و کارهای کوچک و نوپا است.
نکاتی برای سرمایهگذاران در استارت آپ
-پیش از انجام سرمایهگذاری باید استارت آپ و عملکرد و ایده اولیه آن کاملاً بررسی شود. -یک سرمایهگذار باید بداند در چه زمینهای سرمایهگذاری میکند و بهتر است از بین استارت آپ های مختلف آن تیمی را انتخاب کند که نسبت به آن دانش یا حتی تخصص دارد. (برای مثال، دندانپزشکان بر روی تکنولوژیهای جدید دندانپزشکی سرمایهگذاری میکنند)
-در سرمایهگذاری باید سابقه کارآفرین و یا تیم استارت آپ کاملاً بررسی شود و سپس برای سرمایهگذاری اقدام شود. اینکه چه مدت از شروع کار استارت آپ میگذرد؟ چرا بنیانگذاران تابهحال سرمایه موردنیاز خود را فراهم نکردند؟ آیا تابهحال از سرمایه شخصی یا دوستان و آشنایان در استارت آپ خود هزینه کردهاند یا خیر؟ و … میتواند نکات قابلتأملی باشند که معنای مهمی پشت آن نهفته است. سابقه بنیانگذاران و ارتباط دانش و تخصص آنها با اهداف استارت آپ نکته مهم دیگری است که باید برای حمایت از استارت آپ ها به آن توجه کرد. البته لازم نیست پشت هر ایدهای یک دانشمند باشد اما افراد غیرمتخصص با دانش اندک هم نمیتوانند تضمین خوبی برای موفقیت یک ایده باشند.
-سلامت کار و شفافیت مسیر و اهداف، بسیار حائز اهمیت است. پیش از انجام سرمایهگذاری باید تمام جزییات استارت آپ کاملاً بررسی شود و هیچ نکته تاریک و مبهمی باقی نمانده باشد. اگر کارآفرینان در این زمینه کوتاهی کردند و تمایلی به باز کردن موضوعات نداشتند و یا رفتارهای ضدونقیض از خود نشان دادند باید به صحت گفتههای آنان شک کرد و زمان بیشتری برای تحقیق و بررسی انجام داد. جلب اعتماد برای طرفین سرمایهگذار و کارآفرین از نکات کلیدی و اساسی در یک استارت آپ است.
-یک سرمایهگذار در صورت داشتن سرمایه کافی میتواند روی طیف وسیع و متنوعی از استارت آپ ها سرمایهگذاری کند. ممکن است دراین بین چند ایده بهصورت غیرقابلباوری رشد کرده و به موفقیت دست پیدا کنند که این امر میتواند ضرر احتمالی از شکست ایده یا ایدههای دیگر را تا حد زیادی جبران کند. البته از اصول سرمایهگذاری این است که باید پول مازاد سرمایهگذاری شود، یعنی برای سرمایهگذاری، خانه، ماشین و لوازم ضروری زندگی فروخته نشود. زیرا در اینصورت با از بین رفتن سرمایه، زندگی فرد به کلی مختل میشود.
-سرمایهگذار باید پولی را سرمایهگذاری کند که قدرت از دست دادنش را داشته باشد.
-باید بررسی کرد بازاری که استارت آپ قرار است در آن فعالیت و درآمدزایی کند به چه میزان بزرگ و یا قابلتوجه است. این رونق بازار نهتنها در زمان حال بلکه برای آینده هم باید موردتوجه قرار بگیرد. کارآفرین باید سرمایهگذار را قانع کند که ایده کسبوکارش میتواند در حال و آینده برای بازار جذاب باشد و مشتریهای بیشماری را کسب کند. شاید ایده با خود، بازار جدیدی به وجود بیاورد که تا پیشازاین نبوده است. معمولاً سرمایهگذاران به حمایت مالی از استارت آپ های نوآور و خلاق تمایل نشان میدهند. شناسایی پتانسیل بازار فروش ایده از اصول مهم پیش از سرمایه گذاری است.
-سرمایهگذار باید یک ویژگی را در کارآفرین بهوضوح ببیند و این ویژگی عملگرا بودن است. به این معنی که حرفهای او فقط در حد حرف نبوده، بلکه روی ایده کارشده و تبدیل به کسبوکار شده باشد. اگر کارآفرین در مرحلهای باشد که محصولش در بازار مورداستفاده قرارگرفته است، سرمایهگذاران با فراغ بال به حمایت از استارت آپ ها میپردازند. یک ایده محصول شده خیلی جلوتر از ایده در سر و یا در دفتر کار مانده است.
-درصورتیکه استراتژی سرمایهگذار با کارآفرین همسو باشد امکان همکاری بین این دو خیلی بهتر پیش خواهد رفت و سرمایهگذار را درگیر روند کار میکند.
-نباید این نکته را فراموش کرد که گاهی حس ششم سرمایهگذار نسبت به کارآفرین، استارت آپ و روند آن میتواند تأثیر بسزایی بر تصمیمگیری سرمایهگذار بگذارد. برقراری روابط مثبت و صادقانه میتواند در جذب سرمایه گذار مفید واقع شود.
۵ چیزی که سرمایه گذاران استارت آپ، قبل از سرمایه گذاری بدنبال آنها هستند:
-فرصت بازار پویا
اینجا جایی است که اکثر سرمایه گذاران شروع خواهند کرد. بازاری که شرکت شما به دنبال خدمت رسانی به آن است چقدر بزرگ می باشد؟
بزرگ نه نتها در شرایط امروزی، بلکه برای آینده نیز تعریف میشود. اگر این بازاری با راه حلهای موجود باشد، آماده بودن برای زمان گذاشتن، توضیح میدهد که چگونه راه حل شما متفاوت از همتایانتان است. اگر این یک بازار جدید و در حال ظهور باشد، تمرکز بر روی اندازه ای است که انتظار به وجود آمدن آن وجود دارد. سرمایه گذاران درک میکنند که افزایش جزر و مد، تمام قایق ها را بلند میکند ، بسیاری از آنها به دنبال ریسک کردن در بخشهای جدید و آینده دارخواهند بود.
-توانایی اجرای تیم
یک سرمایه گذار بالقوه، کاملا نگاه میکند که چرا و چگونه تیم شما برای ساخت و اجرای یک برنامه و تبدیل شدن به یک رهبر بازار، به خوبی مستقر شده است.
چه نوع تخصصهایی در این تیم وجود دارد که آنها را به شکلی معتبر در بازار درمیآورد؟ آیا تیم، مهارتهای مکملی دارد که به فروش و بازاریابی، توسعه محصول و عملیات مربوط باشد؟
اینها چند تا از معیارهایی هستند که سرمایه گذاران به دنبال آنها خواهند بود، بنابراین برجسته کردن بسیاری از اینها تا حد امکان، مهم است.
-کشش تجاری
یک راه مهم برای ریسک زدایی یک فرصت سرمایه گذاری، این است که به سرمایه گذاران نشان دهید که حرفهای شما فقط حرف نیست، بلکه اقدام به ایجاد کسب و کار کردهاید. نشان دادن این که بازار در حال حاضر محصول شما را بکار گرفته است و بازخورد مفیدی ارائه میدهد، استارت آپ شما را جدا از بسیاری دیگر قرار می دهد که هنوز در دفتر کار نشسته اند و کاری انجام نداده اند.
قرار دادن داده های واقعی در یک مکالمه که از ادعاهای شما پشتیبانی میکند میتواند بسیار قدرتمند باشد، یا شاید حتی شما را مجبور به تنظیم فرضیاتی کند که با آنها کار خود را شروع کرده اید. علاوه بر این، نشان دهنده تعهد و ابتکاری است که تیم، به منظور اتفاق افتادن چیزها ایجاد میکند.
-ارتباط سرمایه گذار
آن را به عنوان یک قطعه از یک پازل تصور کنید. اگر اتصالات متعددی بین استراتژی یک سرمایه گذار و استارت آپ شما وجود داشته باشد، سرمایه گذار به احتمال زیاد، عمیقتر درگیر میشود و تناسب، آشکارتر میگردد. انجام تحقیق باعث می شود زمان شما برای ارتباط با سرمایه گذاری که تناسبی با کار شما ندارد از بین نرود.
-حس ششم
همیشه یک لحظه حساس بین یک سرمایه گذار و بنیانگذار وجود دارد که نقش تصمیم گیری سرمایه گذاری را ایفا میکند. گاهی اوقات، شناسایی یک وابستگی بر اساس یک پس زمینه مشترک، مانند کار مشترک و یا تجارب آموزشی، آسان است و یا شاید یک شرکت سرمایه گذار که متقابلا شناخته شده و مورد اعتماد میباشد.
در موارد دیگر انتخاب کردن سخت است. مواردی از قبیل میزان محبوبیت کارآفرین، و یا صرفا میزان تاثیری که روی سرمایه گذار می گذارد و یا حس غریزی سرمایه گذار، خوب و یا بد. که گاهی ممکن باعث ایجاد اضطراب در آنها شود. در هر صورت، این جایی است که به شما کمک میکند تا قابل اعتماد باشید در حالی که پس زمینه شخصی سرمایه گذار خود را درک میکنید تا هر گونه اتصال مثبت از یک گفتگو را دست آورید..
در حالی که روند جذب سرمایه مطمئنا میتواند دلهره آور باشد، شما میتوانید با استفاده از نکاتی که در بالا گفته شده می توانید ارائه خودتان را به سرمایه گذاران احتمالی را قوی تر کنید. به یاد داشته باشید که حتی اگر به سرعت به سرمایه مورد نظر دست پیدا نکنید با این حال شما راه را برای جلسات بعدی باز کرده اید و این یعنی اینکه کار خود را به درستی انجام داده اید.
منبع:
وب سایت تیوان
وب سایت شتابدهنده تک
وب سایت اقتصاد آنلاین
وب سایت ویرگول
وب سایت دفتر شما
وب سایت فرصت
وب سایت دناکو
پاسخ دهید