مدارس کسب و کار در این دوران جدید با چه چالش هایی مواجه خواهند بود ؟ چرا سیتم آموزشی این مدارس باید تغییر کند ؟ مدارس کسب و کار در این عصر جدید چگونه می توانند خود را به روز کنند ؟ چرا برخی از کارفرماها تحصیل در این مدارس را رد می کنند ؟ در این مقاله از وب سایت توسعه تجارت دلیران دنا (دناکو) این موضوع مورد بررسی قرار می گیرد.
مدارس کسب و کار در عصر جدید
بیش از ۱۰۰ مدرسه کسبوکار فقط در بریتانیا وجود دارد و مشابه این مدارس در کل اروپا خیلی بیشتر است. مدرک MBA از سوی خیلی از افراد و کسبوکارها یک شالوده ضروری برای مسیر شغلی در کسبوکار محسوب میشود.اما دوران جدیدی که در آن قرار داریم، چالشهای جدیدی را با خود به همراه آورده است. انقلاب تکنولوژی به کل زندگی روزمره ما سرایت کرده و پیچیدهتر شدن هوش مصنوعی باعث میشود در هر سیستم و ساختاری، شاهد اختلالهای بیشتر باشیم.
تغییراتی که در نتیجه این اتفاقها رخ میدهد، همه پیشبینیها را به هم میریزد. هر نسخهای که برای هر آیندهای تجویز شود، چیزی بیشتر از یک حدس نخواهد بود.چه کسی میتوانست تاثیر گوشی آیفون را قبل از همهگیر شدن آن در دنیا پیشبینی کند؟ هراکلیتوس، فیلسوف یونانی، ۲۵۰۰سال پیش درست گفته بود که همه چیز سیال است. هیچ بخشی از آینده ما قطعی نیست.
آینده یکی از چند سناریوی احتمالی است که خیلی از آنها را نمیتوان پیشبینی کرد. مطمئنا ابهام هم فرصت به دنبال دارد و هم خطر و ما باید خودمان را برای آن آماده کنیم. آموزش دادن در چنین شرایطی نیازمند دور شدن کامل از ذهنیت سنتی حاکم بر موسسات آموزشی، از جمله مدارس کسبوکار است.رویکرد فعلی مبتنی بر این ایده است که گذشته مناسبترین مدل آینده است.
یعنی گذشته و حتی همین گذشته اخیر را مورد مطالعه قرار دهیم، نکات مفید و غلط آن را شناسایی کنیم، بستهبندی هیجانانگیزی برای آن درست کنیم و بهعنوان بهترین مدل نهایی آموزش بدهیم. مطمئنا از تاریخ میتوان درسهایی آموخت، اما چالش امروز چیزهای شناخته شده یا حتی ناشناختههای کشف شده نیست، بلکه چالش امروز نکات ناشناخته کشف نشده است.
مدارس کسب و کار؛ پیشتاز نوآوری
مدارس کسبوکار همواره در آموزش، پیشتاز نوآوری بودهاند. شبیهسازیها، موردکاویها و پروژههای زنده اولین بار و قبل از اینکه وارد دیگر بخشهای دنیای آموزش شود، در این مدارس امتحان شدهاند. فرصت و چالشی که حالا برای آنها ایجاد شده هم همین کاربرد را دارد؛ اینکه پیشتاز تغییری بنیادین در طراحی آموزشی شوند. مدارس کسبوکار در حوزه خودشان باید اساسی تغییر کنند، وگرنه تاثیر و نفوذ خود را از دست میدهند. اگر تغییر نکنند، به زودی دیگر کاربرد نخواهند داشت و مردم آنها را نماد خرج پول اضافه خواهند دید.
همین الان برخی کارفرماها این مدارس را رد و حتی ترک تحصیل میکنند. آنها معتقدند اگر بتوانند کاراکترهای درست را شناسایی کنند، به جای اینکه سر کلاس بنشینند، با کمک دورههای آنلاین، این کاراکترها را بهتر در محیط خود پرورش میدهند.پس در این شرایط ابهام، آموزش در زمینه کسبوکار چه چیزی را دربرمیگیرد؟ در پاسخ، باید گفت یک مولفه عقلانی داریم و یک مولفه شخصی.
روش های علمی
مولفه عقلی با محیط کلاس درس همخوانی دارد و تحقیق و آمادهسازی سناریوهای جایگزین را دربرمیگیرد. برای توصیف دنیای نوظهوری که با آن مواجهیم، مفاهیم جدیدی مورد نیاز است. حتی به نظر میرسد زبانها هم باید تغییر کند. اما موضوع مهمتر این است که دانشجویان کسبوکار باید روش علمی را یاد بگیرند؛ روشی که همه دانشمندان هنگام کشف ناشناختهها به کار میبندند.
آنها به همه چیز شک میکنند، آنچه عموم پذیرفتهاند را زیر سوال میبرند و کنجکاوی بیحد و حصر و تصویرسازی نامحدود دارند. آنها میدانند که هیچ چیز قطعی نیست و هر فرضیهای تنها نزدیک به واقعیت است، تا زمانی که فرضیهای کاملتر و دقیقتر مطرح شود. آنها در متد خود علمی و در هدف خود فلسفی عمل میکنند و به دنبال «چرایی» و «چگونگی» امور هستند.
در اینجا چالش واقعی متوجه آموزشدهندهها است. در شرایط ابهام، آنها باید بیشتر شبیه استاد کلاس هنر باشند و افراد را مربیگری و تشویق کنند؛ نه کارشناسی که وظیفه دارد قانون را اجرا کند تا شنوندهها از او تبعیت کنند. در واقع، وقتی بیشتر چیزها مبهم است، تخصص آنها بیشتر مانعی است که جلوی کشف ناشناختهها را میگیرد. در این شرایط، حتی طراحی سن کنفرانسها و ارائهها باید تغییر کند.
این تغییر آسان و مورد پذیرش همه نخواهد بود. هر تغییری ناخوشایند است.اما سختترین چالش، چالش شخصی است. ویژگیها و تواناییهای مورد نیاز برای اینکه به جنگ ابهام برویم، قابل یادگیری هستند، اما نمیتوان آنها را به راحتی آموزش داد، بلکه فقط میتوان آنها را توسعه و مورد تشویق قرار داد.
کنجکاوی و تصویرسازی را میتوان در کلاسها مورد اشاره قرار داد و افراد را به آن ترغیب کرد. اما ترویج انعطاف نشان دادن هنگام سختیها، شجاعت دفاع از چیزی که به آن اعتقاد دارید و لزوم مصالحه کردن برای پیش بردن کارها – که همگی بیش از هر زمانی در کسبوکار به کار میآیند – سختتر است. معمولا دستاوردهای بزرگ به تنهایی به دست نمیآیند. اینکه با چه کسی کار میکنیم، به چه کسی اعتماد داریم و از چه کسی فاصله میگیریم، فقط با تجربههای سخت آموخته میشوند.
متاسفانه، از آنجا که ارزیابی سوابق تحصیلی آسانتر از ویژگیهای شخصیتی افراد است، بیشتر دانشگاهها در گزینش خود از این روش استفاده میکنند. برای ایجاد توازن مناسب بین چالشهای عقلانی و شخصی، باید تغییری اساسی ایجاد شود.مدارس کسبوکار باید معیارهای خود را برای انتخاب و ارتقای اعضای هیات علمی گستردهتر کنند. تنها زمانی که لیست اعضای هیات علمی به تنوع استاد فلسفه، استاد نمایشنامهنویسی و روانشناسی برسد، میتوانیم بگوییم آن مدرسه کسبوکار خودش را برای یک دنیای متفاوت در آینده مجهز کرده است.
ما در وب سایت توسعه تجارت دلیران دنا اهداف بزرگی را دنبال می کنیم. به دنبال آباد سازی ایران عزیز ، توسعه اقتصاد کشور ، افزایش فروش شرکت های تولیدی و خدماتی داخلی ، افزایش سطح سواد عمومی مدیریت و دانش تجارت و کسب و کار مردم عزیزمان ، توسعه تجارت الکترونیک ، بهبود محیط کسب وکار ، گسترش تحقیق و توسعه ، افزایش کار آفرینی و سطح خلاقیت و نوآوری در سازمان های ایرانی هستیم. مقالاتی که توسط ما نوشته شده اند یا گردآوری شده اند با دقت و وسواس انتخاب شده اند و موارد کلیدی در توسعه شرکت های ایرانی و ابادنی کشور در نظر گرفته شده اند. شما می توانید تمام این مقالات مطالعه کنید و در نهایت فقط این احساس خوب آموختن علوم مفید را خواهید داشت.
شما می توانید از بخش سفارش خدمات ، در زمینه های مشاوره بازاریابی و فروش ، طراحی سایت و بهینه سازی سایت ، مشاوره نوآوری و ایده پردازی ، تحقیق و توسعه ، مشاوره منابع انسانی ، مشاوره سرمایه گذاری و خدمات تجارت الکترونیک را سفارش دهید.
برای انتشار مجدد مقالات این وب سایت ذکر منابع و درج لینک به سایت ما (توسعه تجارت دلیران دنا) الزامی است.
منابع:
نویسنده: Charles Handy
مترجم: مریم رضایی
London Business School
وب سایت دنیای اقتصاد
وب سایت توسعه تجارت دلیران دنا (دناکو)
پاسخ دهید