روش اصلاح سیستم آموزش و پرورش کشورمان چگونه است ؟ آیا به نظر شما مدرسه سازمانی یادگیرنده است ؟ آیا نقش سازمان یادگیرنده برای مدرسه می تواند به بهبود سیستم کلی آموزش و پرورش کشور بینجامد ؟ در بخش مقالات برای ایران وب سایت توسعه تجارت تجارت دلیران دنا به بررسی نکاتی که برای بهبود آینده کشور عزیزمان ایران لازم است می پردازیم. نظرات خود را در بخش مانت ها با ما در میان بگذارید.
مدرسه سازمانی یادگیرنده می شود
مدرسه یادگیرنده
هر سازمانی نتیجه نحوه تفکر و تعامل اعضای آن سازمان با یکدیگر است: سازمانهای مختلف تحت تاثیر نحوه تفکر اعضای خود شکل میگیرند و عمل میکنند. پس نباید انتظار داشته باشیم که بخشنامهها و دستورالعملها به تنهایی قادر باشند مشکلی را حل کنند یا اینکه بر دردهای موجود درد تازهای بیفزایند. در واقع ریشه و سرچشمه تمام اشکالات و اصلاحات، الگوی ذهنی و روابطی است که در ذهن افراد از کلاس درس و مدرسه تا مقامات بالای اجرایی شکل گرفته است. بنابراین، اگر شوق تغییر مدارس را در سر داریم، باید قبل از اینکه به تدوین قوانین جدید بپردازیم، بر الگوهای ذهنی و روابطی که در سازمان مدرسه وجود دارد، اِشراف پیدا کنیم. اگر تغییر بنیادینی در نحوه تفکر، تعامل و عینکی که از پشت آن اعضای سازمان به ایدههای جدید نگاه میکنند،ایجاد نشود، هیچ تغییری به ثمر نمینشیند و هیچ استراتژیای در سازمانهای دنیای امروز به چشمانداز تبدیل نمیشود.
مطالعه عوامل درونی
درواقع باید بتوانیم از درون به مسائل نگاه کنیم و بدیهیاتی را که از نظر مغفول ماندهاند شناسایی کنیم و مورد بازنگری قرار دهیم. برای این کار باید بتوانیم نحوه اندیشیدن خود را مطالعه کنیم و مسائلی را که قرار است معنابخش زندگی ما باشند دوباره بازنگری کنیم.
در کنار این موارد برای رسیدن به تغییر واقعی باید بتوانیم انگیزهها و انتظارات خود از زندگی را نیز به خوبی شناسایی کنیم تا درک بهتری از واقعیتها داشته باشیم. اما این مسائل نباید ما را از پرداختن به عوامل خارجی باز دارند و در کنار مطالعه عوامل درونی باید قادر باشیم علل خارجی را مطالعه کنیم تا از ایدهها و نظریات جدید آگاه شویم و روابطی که در بیرون از زندگی ما برقرار هستند را بشناسیم و از طریق ارتباط با دیگران، چشمانداز مشترکمان را در مورد سازمان خود و اجتماعی که در آن زندگی میکنیم کاملتر کنیم. برای تغییر و اصلاح نحوه تعامل خود با دیگران، تنها نباید به روابط رسمی که در سازمانها وجود دارند، اکتفا کنیم و باید بتوانیم رابطههای پنهانی که در سازمانها میان افراد با یکدیگر یا میان اعضا با سازمان وجود دارد را شناسایی کنیم و از این طریق برای تغییر سیستمهای آگاهی در هر سازمان تلاش کنیم.
یادگیری، برقراری ارتباط است
یادگیری، برقراری ارتباط است : «یکی از سختترین وظایف شغلی من، قبولاندن این مساله به معلمان است که در کلاس تنها نیستند و دیگران نیز در کلاس درس آنها حضور دارند.» این درددل یکی از مربیانی است که با معلمان مدارس و استادان دانشگاه به منظور بهبود عملکردشان همکاری میکند. «خیلی از افراد فراموش میکنند که تنها مبحث درسی را درس نمیدهند و قرار است که دانشآموزان را نیز آموزش دهند.» در بسیاری از مدارس با فرآیند کسب دانش بهعنوان یک شیء برخورد میشود که ارتباطی با سایر فعالیتها ندارد و معلم و دانشآموز در ساخت آن نقشی بازی نمیکنند.
به این ترتیب، احساسات، ارزشها، اراده فردی، باورها، نگرش، خودآگاهی، هدف و بسیاری از مواردی از این دست در ساخت دانش توسط فراگیران دخیل هستند. به عبارت دیگر، اگر شما یادگیرندهای هستید که در کلاس درس میآموزید، آنچه میآموزید به همان اندازه که به کیفیت تدریس و کار معلم بستگی دارد به اینکه چطور مباحث مختلف را یاد میگیرید، یا اینکه چگونه فردی هستید و تا اینجا چه چیزهایی میدانستید نیز وابسته است.
یادگیری تحت تاثیر چشمانداز
یادگیری تحت تاثیر چشمانداز : بسیاری از مدارس و آموزشگاهها این نکته مهم را فراموش میکنند، اما نباید از یاد ببریم که یادگیری دانشآموزان به میزان بسیار زیادی تحت تاثیر چشمانداز موجود قرار دارد.
اگر به فرآیند رشد نوزادان توجه کنیم، متوجه خواهیم شد که انسانها از همان سالهای اولیه زندگی هر موضوعی را که به دردشان بخورد و هدفی را در زندگی برآورده سازد، خیلی سریع یاد میگیرند. بهعنوان مثال نوزادی که قصد کرده راه رفتن را یاد بگیرد، خیلی سریع سینهخیز و چهار دستوپا رفتن را تا زمانی که بتواند روی دو پای خودش بایستد، یاد میگیرد. در سنین بزرگتر کودکان خیلی سریع دوچرخه سواری را یاد میگیرند، چون دوست دارند همراه دوستان دیگرشان که دوچرخهای دارند، دوچرخهسواری کنند.
استقلال
سالها بعد آنها رانندگی را یاد میگیرند، چرا که به دنبال استقلال هستند و میخواهند جابهجایی در فواصل بیشتر را با سرعتهای قابل توجهتر تجربه کنند. استاد دانشگاهی که به تازگی بازنشسته شده است، به شهری بندری میرود تا یاد بگیرد چطور یک قایق بادبانی را روی دریا براند، چرا که همیشه این کار را دوست داشته است. پدربزرگ و مادربزرگی که چندان آشنایی با تکنولوژیهای جدید نداشتهاند، کامپیوتری میخرند و تلاش میکنند کار کردن با آن را یاد بگیرند، چرا که دوست دارند از طریق ایمیل با نوههای خود ارتباط داشته باشند. با این مثالها مشخص میشود که یادگیری مادامالعمر اساسیترین ابزاری است که به مدد آن افراد میتوانند آرزوهای چند ساله خود را محقق سازند. اما درست زمانی که دانشآموزان وارد مدرسه میشوند، نظام آموزشی به آنها مباحثی را عرضه میکند که هیچ شوق و علاقهای برای یادگیری چنین مطالبی ندارند و خشنود کردن معلمان، ممتاز شدن در آزمونها، دریافت جایزه و تقدیرنامه، تنها انگیزههایی هستند که دانشآموزان را در چنین شرایطی به یادگیری مطالب جدید، ترغیب میکنند.
اهداف غیر واقعی , اهداف واقعی
برخی اعتراض میکنند که اگر بخواهیم اجازه دهیم هر دانشآموزی هر چه دل تنگش میخواهد را بیاموزد، شیرازه امور از دستانمان خارج میشود و نمیتوانیم مدارس را اداره کنیم. اما این انتقاد هیچ ارتباطی با واقعیت موجودی که با آن روبهرو هستیم ندارد، چرا که وقتی مدارس بر اهداف کوتاهمدت ملموسی مانند مدیریت کلاس درس، افزایش میزان قبولی دانشآموزان و کسب نمرات بهتر در آزمونها تمرکز کنند، دانشآموزان نیز این اهداف غیر واقعی را درونی میکنند و به جای اینکه چشمانداز و هدفی را که واقعا در زندگی دوست دارند دنبال کنند، عادت میکنند تنها افقهای محدودی برای موفقیت داشته باشند و برای خوشامد سیستم آموزشی فعالیت کنند.
جای خالی یادگیری از نیمکتهای کلاس تا دفتر مدیریت
وضعیت بازار اشتغال، تمدن و فرهنگ
هیچ کس به درستی نمیداند که چندین سال بعد و زمانی که نوآموزان پیشدبستانیهای فعلی از دانشگاههای خود فارغالتحصیل میشوند، بازار اشتغال، تمدن و فرهنگ چه وضعیتی خواهد داشت، تنها چیزی که میدانیم این مطلب است که واقعیت آینده با آنچه امروز والدین و معلمان به آن میاندیشند، بسیار متفاوت خواهد بود. در اینجا میتوانیم از نقل قول یکی از مؤلفان کتاب «پنجمین فرمان در میدان عمل» شارلوت رابرتس یاد کنیم که «آیا تمام هدف ما این است که مدارسی را که از دوران کودکی خود به یاد میآوریم، دوباره برای نسل جدید بازآفرینی کنیم؟ آیا واقعا در نظر داریم در مقابل موج تغییراتی که در مسیر مدارس قرار دارند، مقاومت کنیم تا مدارسمان با روشهای قدیمی که آموزشکاران بلد هستند، منطبق و هماهنگ باشند؟»
گسترش افق دید دانشآموزان
سیر تحولات در دنیای معاصر مدارس ما را با مجموعه منحصربهفردی از تهدیدها و فرصتها مواجه کرده است. مجموعهای که مسائلی از قبیل: گسترش افق دید دانشآموزان، تسریع نوآوری، ادغام تفکر سیستمی با برنامه درسی و مواجهه با دنیای خارج را در بر میگیرد. متأسفانه بسیاری از راهحلهایی که تاکنون برای این مسائل پیشنهاد شدهاند تنها در حد راهکارهای موقتی هستند و به جای آنکه سراغ ریشه و علت مشکلات بروند، تنها به نشانهها و معلولها میپردازند و به خاطر غفلت از علتهای اصلی خود این راهحلها نیز پیامدهای منفی به دنبال دارند. همانطور که اگر تلاش کنید تا موشی را که در زیر قالی اتاق پنهان شده است با چوب زدن روی قالی گرفتار کنید، تنها موفق خواهید شد تا موش را از گوشهای به گوشه دیگر فراری دهید.
آزمونهای استاندارد
یکی از این راهکارهای موقتی که زمینهساز بروز مسائل تازهای در نظام آموزشی شده است، استفاده از آزمونهای استاندارد با هدف گسترش عدالت آموزشی است. پدیدهای که سبب شده است تا مدارس به هر قیمتی برای کسب نمره بیشتر تلاش کنند حتی اگر این کار با ضعف دانشآموزان در یادگیری و درک مطالب درسی همراه باشد. تب موفقیت در آزمونهای استاندارد آنچنان در مدارس بالا گرفته است که برخی از مدارس حاضرند برای موفقیت در آزمون به تقلب هم متوسل شوند یا اینکه برنامه درسی خود را تنها با هدف کسب نمره بیشتر در امتحانات تنظیم کنند.
ارزشیابی این آزمونها
از سوی دیگر سازوکاری که در ارزشیابی این آزمونها به کار میرود این تصور را القا میکند که دانشآموزان عملکرد بهتری در مدرسه دارند، در حالی که شکاف آموزشی میان دانشآموزانی که از زمینههای مختلففرهنگی و اجتماعی برخوردارند، همچنان باقی است و دانشآموزان مدارس تنها در مجموع نمرات بهتری کسب کردهاند، اما همچنان تفاوتهای فاحشی میان گروههای مختلف دانشآموزان وجود دارد و این نمرات بهتر نیز الزاما به یادگیری با کیفیت منجر نشده است.
خلاقیت
بدتر از تمام اینها نگاه مکانیکی است که اغلب بهعنوان راهحل جایگزین خلاقیت در کلاس درس میشود و جلوی تأثیرگذاری رابطهمعلم و شاگرد را میگیرد. به این ترتیب دانشآموزانی که بیشترین زمان تحصیلشان را صرف قبولی در آزمون و امتحان میکنند امکان کسب مهارتهایی را که برای تبدیل شدن به انسانی ارزشمند، رقابتجو و بخشنده در جامعه به آن نیاز دارند از دست میدهند. به عبارت دیگر همانطور که متخصص مدیریت آموزشی ادوارد جوینر اظهار میکند: «این دانشآموزان در امتحانات قبول میشوند و در زندگی مردود.»
ایده واگذاری انتخاب مدارس
راهکار موقت دیگری که میتوان به کارآمدی آن خرده گرفت، ایده واگذاری انتخاب مدارس است: به این معنا که اولیا و دانشآموزان بدون آنکه متحمل هزینههای بیشتری شوند، گزینههای بیشتری برای انتخاب مدرسه مورد نیاز خود داشته باشند. در این راهکار روی کاغذ قرار است والدین و دانشآموزان قادر باشند تا از میان گزینههای مختلفی که برای اداره مدرسه در نظر گرفته شده است، مدرسه و سیستم مطلوب خود را در سطح شهر محل زندگی شناسایی کنند و در آن مدرسه ثبت نام کنند.
اما آنچه در عمل اتفاق میافتد سردرگمی والدین و دانشآموزان در مجموعه پیچیدهای از فرمها و آزمونهای ورودی برای ثبتنام در مدرسهای است که تعریف آن را از دیگران بیشتر شنیدهاند. این مسأله به ویژه وقتی جدیتر میشود که مدارسی که قرار است با بودجه عمومی اداره شوند تمام هزینههای خود را صرف جذب تربیت دانشآموزان ممتاز میکنند و به این دلیل از ثبتنام و آموزش دانشآموزانی که نمرات کمتر کسب کردهاند، سر باز میزنند. با این تفاسیر با وجود اینکه ایده گزینههای بیشتر در هنگام انتخاب مدرسه، گر چه در نظر بسیاری ایدهای مقبول و مناسب به نظر میآید، اما تجربه در عمل ثابت کرده است که این برنامه در هنگام اجرا، مسائل و پیامدهای منفی با خود به همراه خواهد داشت. بنابراین، چنین ایدهای تنها زمانی بهصورت موفق به ثمر خواهد نشست که برنامهریزان آن با دقت، توجه و ترسیم چشماندازی مناسب برای اعمال آن در سطح جامعه تلاش کنند.
رویکرد یادگیری محور
با توجه به مشکلات پیچیدهای که نظام آموزشی امروزه با آن دست به گریبان است، تنها راهکار پایدار مؤثری که برای مقابله با این مشکل به نظر میرسد اتخاذ رویکرد یادگیری محور برای اصلاح نظام آموزشی است. این موضوع به این معنا است که بپذیریم مدرسه نیز بهعنوان یک نهاد آموزشی، خود میتواند به سازمانی یادگیرنده تبدیل شود- به این ترتیب نباید به مدرسه بهعنوان ساختمانی مجزا نگاه کنیم، بلکه باید مدرسه را سازمانی پویا تصور کنیم که با سایر نهادهای اجتماعی ارتباطی تنگاتنگ دارد و با مجموعهای از تمرینها و فرآیندها تعریف میشود که از سوی کارکنان آن و دانشآموزانش در کلاسهای درس، تجربه و زیسته میشود. بنابراین، باید تلاش کنیم تا میان مدرسه و جامعه گفتوگویی سازنده برقرار کنیم و امکان مشارکت نظرات و دیدگاههای مختلف را در اداره آن فراهم آوریم.
توسعه تجارت دلیران دنا برای شما این فرصت را فراهم می کند تا با استفاده از مقالات رایگان آموزشی در زمینه های بازاریابی و فروش ، تحقیق و توسعه ، مدیریت کارمندان ، نوآوری و خلاقیت ، تجارت الکترونیک وطراحی سایت به افزایش بهره وری و کارآمدی سیستم های شرکت خود کمک نمایید. شما می توانید از بخش آموزش های رایگان وب سایت توسعه تجارت دلیران دنا به بخش عظیمی از این مقالات به صورت دسته بندی شده دست پیدا کنید.
شما همچنین می توانید از بخش خدمات ما ، در زمینه های مشاوره بازاریابی و فروش ، طراحی وب سایت وتجارت الکترونیک ، مدیریت بهره وری شرکت ، توسعه ایده ها و ایده پردازی و تحقیق و توسعه استفاده نمایید.
برای باز نشر این مقالات ذکر منابع و درج لینک به سایت ما (توسعه تجات دلیران دنا) الزامی است.
منابع :
نویسنده: پیتر سنگه
کتاب Schools That Learn
مترجم: کیارش رمضاننژاد
وب سایت دنیای اقتصاد
وب سایت توسعه تجارت دلیران دنا (دناکو)
پاسخ دهید